دلنوشته باز خورشید رسید

دلنوشته باز خورشید رسید

چشمهای خواب آلو باز خورشید رسید نور امید رسید دل توبیدارو تن من هوشیار است .نوبت عشق رسید چایی داغ از دل پر جوش سماور بوی نان تازه که پدراورده سفرها پهن از رزق خداست دستهای مهربانی مادرم لقمه نان میدهد بر دست من، چشمهایم مملو از شیرینی قند است که انگار نبات است لبخند پدر،مهربانی اینجاست در کنار صبحی زیبا، که خدا همراه من وتوست
من همین صبح را با شما قسمت کرده ام روزیم بسیار است.
چون نگاه خدا بر سفره ما پیداست هنوز، چشمهای بیدار غصه ها تان دور دور بر سر سفره هر خانه بماند نور وایمان خدا، یاد اون میبرد از دل تمام غصه ها..

نوشته: #مژگان‌اتابک
طرح: #آیه‌اسماعیلی

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 0 امتیاز کل : 0
مشخصات کتاب
  • نویسنده
    مژگان‌ اتابک
اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.