نگار دختری مهربان و احساسی در سفر به شمال با مهرداد پسر دوست دیرینه پدرش رو به رو میشود که زمانی همبازی کودکیاش بوده و رویای ازدواج با او را در سر میپرورانده. این احساس تا حدودی متقابل است اما رازی در مورد مهرداد وجود دارد که از نظر نگار پنهان است و در صورت بر ملا شدنش…
رمان عطر رمانی عاشقانه، معمایی، رازآلود
نگار روی کاناپه نشسته بود و به صندوقچه چوبی زیبایی که صبح همان روز از بازار خریده بود نگاه میکرد. چقدر قشنگ ساخته شده بود! وقتی درش را باز میکرد بوی خوبی از آن به مشام میرسید و حالش را عوض میکرد. با صدای پدرش نگاهش از صندوقچه به روی او آمد:
ـ بچهها دیگه وقتشه برگردیم تهران.
جاخورده پرسید:
ـ مگه قرار نبود چند روز دیگه بمونیم؟
نیما برادر کوچکش پاهایش را بر زمین کوبید و گفت:
ـ من نمیام! خیلی زوده!
ستار سعی کرد با زبانی نرم پسرش را متقاعد کند:
ـ پسرم ویلا امانت عموته. نمیشه بیشتر موند.
هما هم با نگاهی جدی به فرزندان ناراضیاش گفت:
“روش اول خریداز طریق زرین پال”
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ 36 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو اس ام اس کنید و لینک رمان رو دریافت کنید