ماهین با قلب مهربون و همهی ذوقِ زندگی و انرژی مثبتهاش، درد عمیقی رو از بچگی به دوش میکشه… . اون مثل بیشتر دخترها دنبال مد و ظاهر امروزیه، درحالی که داره روزمرگیهاش رو میگذرونه خیلی اتفاقی در محیط کار مذهبی قرار میگیره و روز اول خانمی اون رو بخاطر ظاهر امروزیش مورد قضاوت قرار میده، حالا این دختر نمیتونه بیتفاوت باشه و قطعاً با یکدامِ ظریف این قضاوت رو تلافی میکنه.
پن: ماهین، زیباروی دوست داشتنی
مقدمه:
شاد بود، از ابتدا تا انتهایش… .
اما لابهلای شادیهای هرروزهاش اوقاتش را تلخ کردند.
و شاید همین اوقات تلخیِ ساده بود که سرنوشتش را جور دیگری رقم زد. و امان از لجبازیهای کودکانهاش! شاید بهقول عزیزجان این دختر حالاحالاها قصد بزرگ شدن ندارد که عزمش را جزم کرده تا او را تسخیر کند، بله دخترک لجباز قطعاً در دام عاشقی گرفتارش میکرد! دلبریهایش فراوان بود اما در آخر چیز دیگری کار را تمام کرد.
دام دیگری
دامی از جنس خندههایش.
مطالعه آنلاین این رمان
[dflip id="29032" type="thumb"][/dflip]