رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان سوگند به دست هایت

دانلود رمان سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه )

سوگند به دست هایت جلد دوم رمان آخرین بوسه رمانی که همه منتظرش بودن.
داستان درمورد رها باستانی؛ دختر آروشا و اوستا هست که بخاطر شباهت زیاد به مادرش همه آروشا صداش میزنن. زندگی رها گره میخوره به گذشته مادرش و رها میره تا معماهای جلد اول رو حل کنه.
عاشق میشه و به دست های عشقش سوگند میخوره که همیشه پاش بمونه.

سوگند به دست ھایت
جلد دوم رمان آخرین بوسه
به قلم میم الف
مهسا۹۳
اسم جلد دوم قرار بود من مغرورترم باشه ولی به دلیل تغییر موضوع اسمش هم تغییر کرد.
احتمالا این رمان جلد سوم هم داشته باشه که بعد نوشته شدن روی همین سایت برای فروش قرار میگیره.

این رمان به درخواست نویسنده کاملا رایگان در خدمت شما عزیزان قرار گرفت

جلد اول این رمان از لینک زیر دانلود کنید

دانلود رایگان  دانلود رمان آخرین بوسه اندروید،pdf،ایفون

 

قسمتی از رمان :

#سمانه#
از پشت پنجره نگامو دوختھ بودم بھ منظره زیبا و فکرم سوی گذشته بود .نمیدونستم میتونم پیداش کنم یا نه و آرزومو با خودم به
گور میبرم.
نفس عمیقی کشیدم و قھومو مزه مزه کردم کھ صداش منو از افکارم کشید بیرون:
-مامااااان من دارم میرم.
با عجله از اتاقم رفتم بیرون.ھنوز یک ماھى نشده که برگشته ولى دوباره داره مى ره .چقدر دوسش دارم… سفت بغلش کردم پیشونیش رو بوسیدم و به خدا سپردمش…
#شخصیت اصلی#
نرم دستمو رو شکم برجستم کشیدم و خودمو لوس کردم .با لحن لوس و عشوه خرکی گفتم:
-بھزااااااااد من آلبالو موخواااام!
نگامو دوختم بھش لب پایینیمو دادم جلو و گفتم:
-عشقم؟ ویاردارمممم!
خدا می دونست چجوری جلو خودمو گرفته بودم که از خنده پخش زمین نشم .نگاھم رو دوختم به بچه ھا که از خنده کبود شده بودن؛ خودمم خندم گرفت. بین خنده ھامون چندتا تقه خورد به در و یه دفعه باز شد .با دیدن سحری فوری پشتمو کردم بھش که اون شکم گنده رو نبینه.
سحر:
-بچه ھا چھار ساعته صداتون میکنم .بیاین پایین نھار آمادست!
وقتی دید من ھنوز ھمونجور پشت بھش واسادم مشکوک گفت:
-واسا ببینم تو چرا برنمیگردی؟
لبمو به دندون گرفتم نخندم و ھمونجور ثابت واسادم که گفت:

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 6 امتیاز کل : 3.3
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: سوگند به دست هایت
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: میم.الف (مهسا ٩٣)
  • تعداد صفحات: 608
  • حجم: 4.5
  • منبع تایپ: رمانکده
  • 346 روز پيش
  • علی غلامی
  • 41,095 بازدید
  • ۴۰ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • YASNA BELEYK
    ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ | ۱۸:۴۶

    من که از این رمان خیلی خوشم اومد اون هایی که میگن کاملشو از کجا میشه پیدا این رمان

    کاملشو پیدا نمیشه و فقط جلد به جلد پیدا میشه دوستان

  • ناشناس
    ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ | ۲۰:۰۲

    خیلی رمان خوبی بود میشه کاملشو بگین از کجا پیدا کردین

  • مریم
    ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | ۰۰:۰۸

    سلام منم کاملشو میخوام نمیتونم دانلود کنم خیلی رمان قشنگی بود من خیلی دوستش داشتم
    کتابش بیرون هستش بخریم

  • Kosar
    ۳ تیر ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۱

    خیلی خوبه مخصوصا آخرین بوسه اما اگه این رو هم کامل میزاشتین خیلی عالی میشد آخرین بوسه خیلی خوب بود و مخصوصا اونجای که آروشا مرد خیلی غمگین بود کاش این هم کامل بود

  • بهار
    ۱۰ آبان ۱۴۰۰ | ۱۰:۴۲

    عالی بود منتظر جلد سوم هستم

  • دخی لجباز
    ۲۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۴۷

    خوف بود ولی اگ کسی کاملشو پیدا کرد اطلاع بده لدفن

    • ناشناس
      ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ | ۰۰:۱۹

      من پیدا کردم

      • S
        ۴ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۵:۵۵

        کدوم سایت بود؟؟؟

        • ناشناس
          ۱۹ مهر ۱۴۰۱ | ۰۲:۰۴

          من خیلی دوست داشتم خوش بحالشون عشق هم هس

        • دخی
          ۵ آذر ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۷

          عالی این رمان میشه کاملشو بزارید ممنون میشم

      • ZAHRA
        ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۹:۱۹

        سلتم میشه بگین کدوم سایت بود یا توی تل گرام بفرستین متشکرم

      • ss
        ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۱

        میشه بگید کدوم سایت لطفا؟

      • Saba
        ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ۱۴:۵۰

        ‌پس بیزحمت بگو اسم سایت رو

        • ناشناس
          ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ | ۲۰:۲۹

          میشه بگی از کجا گرفتی

      • حنا
        ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ | ۲۰:۲۸

        من کاملشو میخوام میشه بگی از کجا گرفتی

      • مانیا
        ۲۰ تیر ۱۴۰۱ | ۱۴:۳۰

        سلام میشه بگین اسم سایتشو جون مامان باباتون تروخدا

      • نازی
        ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۵:۵۳

        میشه بگید از کجا پیدا کردید

      • ناشناس
        ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۲:۲۵

        خب بگو من ک هر چی می‌میگردم نی

    • ناشناس
      ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۵:۴۹

      ایش چجوری حرف میزنی

    • .
      ۲۵ تیر ۱۴۰۱ | ۰۵:۵۷

      بفرست بفرست

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • چرا؟ واقعا چرا انقدر همه رمانات دوست داشتنی هستن؟ اینهمه تخیل و تبحر از کجا میاد...
  • ببخشید چطوری رمان رو دانلود کنم...
  • آسیجلد دومش رو از کجا خوندی لطفاً بگو...
  • ممنونم ازتون خیلی قشنگ بود چطور میتونیم جلد دومش رو هم دانلود کنیم...
  • ۷۸۷۷زیبا بود خسته نباشید...
  • مهلاسلام میشه فصل دومشم بزاری...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.