داستان کوتاه فلش بک

داستان کوتاه فلش بک

-رفتارش پخته تر از سنشه!

-هدف همینه!

اون با لمس تاریکی، دردمندی آدما و چراغای خاموش شده توی ذهنشون و دیدن سقف بی منتهای هستی، هدفش متفاوت شده بود، دیگه نمی‌تونست جور دیگه ای فکر کنه، رفتار کنه.

راه خودشو گم کرده بود اما به خودش قول داده بود بعد از پیدا کردن نور، راه رو به بقیه هم نشون بده.

تو اوج تلاطم تو چشمای خودش زل زده بود و به صبر، قدرت و قلبی که یکدست مونده بود با تموم وجودش افتخار کرده بود و یه گوشه واسه خودش نوشته بود که تو اوج روشنایی فراموش نکنه روزایی رو که دست به دست هم داده بودن تا نفس کشیدنو واسش سخت کنن.

همه اینا رو تجربه کرد تا برسه به الماس و حقیقت خودش، تا بسازه با دستای خودش اون کسی که الان هست رو، اون کسی که باید رو!

تجربه نور و تاریکی و پستی و بلندی تا ابد همراه ماست اما هدف اینه که آدما زودتر بیدار شن! همراه تاریکی های همدیگه، وقت روشنایی خودشون بشن؛

هدف همینه که هدفمند بشه مسیر زنده بودنشون و این پختگی بشه شروع راه یا شاید ادامه و دستاورد این مسیر …

هدف همینه!

 

اگر نویسنده این اثر هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
درباره ما
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
  • 09024084858
نماد اعتماد الکترونیکی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانهمیباشد.