در اولین جلد این مجموعه میخوانیم که:
اکوان بزرگترین نوه خاندان انتظاری بیست و سه سال قبل بعد از مرگ تصادفی پدرش درست وقتی که سه سال داشته به همراه مادرش از خانه طرد میشود.
آنها به تاکستان شهر زادگاه مادریاش نقل مکان میکنند ولی بعد از مدتی مادر او از دنیا میرود و اکوان به یتیم خانه انتقال داده میشود.
حال بیست و سه سال گذشته و اکوان طی خاطرات تلخی که پشت سر گذاشته در باند قاچاق اسلحه که توسط پدرخوانده اش اداره میشود رخنه کرده و برای پس گرفتن میراث پدرش به خانه باز میگردد ولی آن بین اتفاقاتی ناخوشایند رخ میدهد که مسیر سرنوشتش را دستخوش تغییر اساسی میکند…
اولین جلد این مجموعه «اکوان» در تابستان سال یک هزار و سیصد و نود ونه به اتمام رسید. باشد که در خور وقت و محبتتان باشد.
دوستدارتان وحیده رحیمی
شروع فصل پاییز یادآوری کوچکیست که من در این فصل چه چیزهایی به دست آوردهام و چه چیزهایی از دست دادهام.
ریختن برگ های طلایی رنگ از لا به لای هوهوی باد در خیابان وجودم را به وجد میآورد، شاید خصلت پاییز این است که من در این فصل از تمامی فصل های سال آرام تر و خونسردتر و عاشقتر می شوم.
قدم به قدم، سانت به سانت شهر را متر می کنم تا به هدفم برسم. شاید این اولین قدم برای اثبات خودم و گرفتن حقم باشد. شاید من باید از خیلی وقت پیش در این راه قدم بر می داشتم، از خیلی سال پیش که هنوز مسائل زیادی برای فهمیدن و افراد زیادی برای حفظ کردن برایم باقی مانده بود.
باران نم نم می بارد، شاید امروز هیچ چیز نتواند حالم را خراب کند. به کفش های واکس خورده و تمیزم نگاهی گذرا می اندازم و ادامه راهم را می روم.
جلد اول این رمان به درخواست نویسنده رایگان شد
جلد دوم رمان رمان رو میتوانید همین الان از لینک زیر دانلود کنید
www.romankade.com/1401/01/08/دانلود-رمان-سرگذشت-یک-ولیعهد-2-از-وحیده/
بابا چرا دانلود نمیشن آخه ♀️