رویاهایم را سوزاندم
رویاهایی که برای به دست آوردنشان،
زمین و زمان را به هم دوختم!
دودی که از خاکستر رویاهایم بلند می‌شد،
خاکستری نبود؛ صورتی بود!
نمی‌دانم برای مصرف قرص بود یا شوک مغزی…
هرچه که بود از نابودی رویاهایم نشات گرفته بود!
بطری بنزین و به گوشه‌ای که دقیقا نمی‌دونم کجا بود پرت کردم. شبیه آدمای بد حال شده بودم! آستین خونیم رو به صورتم کشیدم، بوی خون و گاز و بنزین قاطی شده بود و حالم رو بهم می‌زد.
با خنده و چشم‌هایی که همه چیز رو دو تا می‌دید به آستین خونی لباسم نگاه کردم. خون من بود یا خون الکس؟ خون هرکدوممون که بود زیادی سیاه بود!
کف دستم به طرز عجیبی سوخت و خونریزی کرد. خب، گویا شیشه‌ای که هول دادم توی گردن الکس دست خودمم پاره کرده بود!
فندک نقره‌ای رنگی که از جیب الکس برداشته بودم رو بالا گرفتم. اوه الکس بیچاره، با فندک خودت، جسدت رو آتیش می‌زنم! البته نه فقط جسد خودت بلکه… بلکه خونه‌ی پدریم به همراه همه‌ی اون مدارک رو آتیش می‌زنم!
خیره به آتیش فندک تمام لحظاتی که همین حالا گذروندم رو مرور کردم. مدام تصویر جسد غرق در خونش روانیم می‌کرد!…
جیغ زدم:
صد باریکلا بش بگین ماشالا. هزار باریکلا بش بگین ماشالا انقدر که این رمان خفن بود هیچ‌وقت از ذهنم نمیره خیلی خیلی خیلی قشنننگ بود و با هنرنمایی آنتونی خفن‌تر هم شد آنتونییی واقعا مکمل آنای دیوونه بود.
بی‌صبرانه منتظر اثر بعدی‌ام. مطمئنم میترکونی گشنگمممم
نظر لطفته عزیزدلم
خیلییی خفنه آنتونی خییییلییییی عشقههه موفق باشی نویسنده
آفرین قلمت خیلی خوبه ادامه بده
عالی بود عالی
عالی بود
هم دود صورتی هم دنیای تبعیض عالی
سلام عزیزم رمانت رو خیلیی دوست داشتم ب همه پیشنهاد میکنم ک بخونن چون واقعااا عالیهه ایشالا همیشه موفق باشی
سلام عزیزم رمانت رو خیلیی دوست داشتم ب همه پیشنهاد میکنم ک بخونن چون واقعااا عالیهه
عالییی! فوق‌العاده‌ست این رمان. هرکی رمان تو ژانر جنایی و پلیسی دوست داره که متفاوت باشه حتمااا این رمان رو بخونه عالیهههه و تک
عالی بود
آفرین
سلام گلی خانم رمانت رو بسیار دوست داشتم و میتونم بگم بهترین رمانی بود ک تا الان خونده بودم امیدوارم همه بخونن متوجه بشن من چی بگم خیلی دوست دارم موفق باشی
عزیزمی گلم نظر لطفته❤