رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان بی محابا

دانلود رمان بی محابا

نویسنده: Fatemeh.destroyer
ژانر: عاشقانه، جنایی، معمایی
خلاصه: نور خوشید فقط یه نقابه رو سیاهی آسمون… دنیا جای ترسناکیه که بستر پرورش روح‌های تاریکه!
بی‌محابا داستان کسانیه که از عاقبت فرو رفتن در تاریکی نمی‌ترسن و ترجیح میدن زندگیشون و بر پایهٔ ویرانی بسازن.
گاهی زیباترین سینه تاریک‌ترین قلب و در برمی‌گیره و زیباترین قلب اسیر تاریک‌ترین سیاهی میشه.
رها دکتر سرخوش و بی‌پرواییه که بر حسب اتفاق زندگی یه آدم خطرناک و نجات میده و برای زنده نگه داشتن احساسش‌، دنیا رو توی خطر وجود یه مرد بد می‌اندازه و تاوان این خطا رو با ویران شدن زندگی خودش و خیلیای دیگه پس میده…
از زندگی سادهٔ خودش دست می‌کشه و وارد بازی خطرناکی میشه که نمی‌تونه پایانش و با روشنایی تضمین کنه…
عشق تو همچو پرتو مهتابست
تابیده بی خبر به لجن زاری
باران رحمتی است که می بارد
بر سنگلاخ قلب گنه کاری
من ظلمت و تباهی جاویدم
تو آفتاب روشن امیدی…
فروغ فرخزاد

قسمتی از رمان

– خانم مهرپرور؟
با شنیدن صدایی که توی گوشم پیچید، به خودم اومدم و تکونی به پلک‌های خسته‌م دادم.
– بدجور توی افکارت غرق شدی.
سر بلند کردم و بعد از لبخند سردی که تحویلش دادم به حرف اومدم: به‌هرحال تو نمی‌تونی من و نجات بدی.
جا خوردن رو برای چند ثانیه توی چشم‌هاش دیدم اما خیلی زود به خودش اومد و با زدن لبخندی که باید دوستانه به نظر می‌رسید گرهٔ بین ابروهاش و باز کرد.
– اگه واقعاً این فکر و می‌کنی، چرا نوبت گرفتی؟
شونه‌ای بالا انداختم و با بی‌پروایی کوسن نرم روی کاناپه رو توی بغلم جا کردم.
– نیومدم کمکم کنی، اومدم به حرف‌هام گوش کنی.
نگاهش رو با حالتی متعجب به چشم‌هام دوخت که هیچ اثری از زندگی نداشتن.

دانلود رایگان  دانلود رمان سکاندار عشق

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 1 امتیاز کل : 5
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: Fatemeh.destroyer
  • تعداد صفحات: 778
  • 908 روز پيش
  • علی غلامی
  • 5,940 بازدید
  • ۹ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • fatemeh.S
    ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۴

    عااالی بود به معنای واقعییکی از متفاوت ترین رمان هایی بود که خونده بودم و حس غم و ناراحتی رمانو خیلی دوسش داشتم. حس خالصی از دوست داشتن و ترس و شجاعت و نامردی و وفاداری و کلی حس های متضادی که در کنار هم رمان رو شکل دادن. شخصیت ها درست تفصیر شده بودند و احساسات کاملا قابل درک بودن ولی نمیشد قضاوتشون کرد و گفت که سرانجام رمان حقشون بود یا نه .
    خطر اسپویل شایدتنها جایی که شاید میشه گفت کمی باهاش ارتباط نشد بگیرم، قضیه قاتل شدن رها و برگشت خطرناک کول که کمکی به ماجرا نداشت و احساسات گنگ شایان در آخر و آرمان به رها بود و اینکه مکان ها دقیق توضیح داده نشند تا تصویر سازی دقیق تری داشته باشیم

  • پاندا
    ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ | ۲۲:۲۵

    این رمان ادامه رمان خیانتکار عاشقه یا بهم ربط ندارن؟؟

  • هانا
    ۲۱ آبان ۱۴۰۰ | ۱۴:۴۵

    خیلیییییییییی قشنگ بود

  • زهرا
    ۲۱ آبان ۱۴۰۰ | ۰۱:۰۰

    بهت تبریک میگم بابت نوشتن این رمان .)رمان قبلیتم خوندم(درسته نمونه های مشابه این رمان زیاده .ولی این متفاوت بود .نمی تونم بگم پایانش ناراحت کننده بود در حقیقت همون چیزی بود که باید اتفاق می افتاد.آراد گیر کرده بود و دیگه راه برگشتی براش وجود نداشت نه توی تاریکی و بدی اش بلکه توی ترساش .
    رها ،رها و داستان قتلش یه کم برام عجیب بود .به نظرم اگه اون بخش از داستان نبود خیلی بهتر میشد.در حقیقت کسی که آدم می کشه نمی توته شخص لایقی باشه .این نظر شخصیه منه .بخش شایان به نظرم خیلی کار بیشتری می‌خواست.

    • فاطمه
      ۵ آذر ۱۴۰۰ | ۰۱:۴۸

      رمان قبلیش چی بود؟

      • RASHA
        ۴ دی ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۱

        خیانتکار عاشق

        • الی
          ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۸

          قشنگ بود
          ناراحتیم از پایانشه

  • فاطمه
    ۱۹ آبان ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۲

    عالی عالی هر چی بگم کم گفتم بی نظیر بود عاشقش شدم وقتی ب اخرش رسید خیلی ضد حال خوردم کاش جلد دوم داشت

  • آیلین
    ۱۶ آبان ۱۴۰۰ | ۱۵:۳۸

    داستان عالیه ولی جیف اخرش آراد مرد کاش فصل دوم بنویسی وزنده باشه

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.