خواهرم به عشق آقای عمارت اشرافی شب عروسی از آرایشگاه فرار کرد و من به اجبار شوهرم خواهرم مجبور شدم بهجای اون سر سفره عقد حاضر بشم و تن به ازدواج اجباری بدم… غافل از اینکه…
یک عاشقانه متفاوت با موضوعی جدید و طنز عاشقانه…
به قلم زهرا فاطمی
از دور دور که برگشت جغله را آن سوی حیاط دید که به جان علف های هرز افتاده بود، باز کرم درونش به تکاپو افتاد تا زهرش را بریزد!
از همانجا صدایش زد و جغله مثل همیشه به محض صدا زدن او هر کاری که میکرد را رها کرد و با سرعت، خودش را به او رساند!
-بله آقا!
بیچاره نفس نفس میزد؛ به زور آن همه آشغال را روی هم تلنبار کرده بود!
امیر نگاهی به سرتاپای گل آلودش انداخت!
-می خواستم بگم اینجا کارت تموم شد اشغال های باغ پشت عمارت رو یادت نره!
جغله با این که نا نداشت چشمی تحویلش داد و با اجازه ای که از او خواست فاصله گرفت و به سرکارش برگشت!
“روش اول خریداز طریق زرین پال”
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ 30 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو اس ام اس کنید و لینک رمان رو دریافت کنید
سلام..اول واقعا دم نویسنده گرم با موضوع و قلم بینظیرش اما حیفه که کاملشو نزاشتن اینترنتش از خواننده کممیشه و اینکه برای نسخه کامل هزینه گرفتن اشتباهه ایجوری خیلیا مابقیو نمیتونن بخونن و ولش میکنن هم خواننده زده میشه هم زحمات نویسنده به هدر میره…
خیلی خیلی خوب بود فقط کاش کامل میزاشتین
رمان خیلی قشنگی بود که هر چند صفحه ش یه مطلب جدید بود ولی کاش نویسنده داستان را کامل میگذاشت تو سایت
چند صحفه داشت
کامل بود؟؟