رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان بد سرنوشت

دانلود رمان بد سرنوشت

سلام دوستان عزیز
خوشحالم که به جمع شماها پیوستم
رمان در مورد دختری مظلوم و ساده به اسم یاسمن هستش که نا خواسته پا روی این جهان گذاشته بود و الان هم زندگیش تحت تاثیر گذشته اش قرار گرفته بود….

زندگیه سختی را گذرانده بود و حالا یکی از بهترین روز های زندگیش بود مهمانی که نا خواسته پا رو ی این زندگیه اجباریش گذاشته بود الان کل دنیایش بود حس مادر شدن کام تلخ این روز هایش را شیرین می کرد گناهش فقط عاشقی بود و بس اد مرد زندگیش را عاشقانه می پرستید و دوستش داشت اما افسوس که مرد رو یاهایش راهی جز عشق و عاشقی را در پیش گرفته بود و بهش بی اعتماد بود و این یعنی بالا ترین درجه ی بی اعتمادی که هر دو را به سوی تباهی می کشاند نمی دانست زندگی با او و شریک زندگیش و این فرشته ای که دو ساعت پیش چشم به این جهان بی معرفت گشوده بود چه بازی هایی می کند اما به یقین همین طفل هم اگه به میل خودش بود هیچ گاه پا تو این کرخ ی خاکی نمی گذاشت.

قسمتی از رمان

با صدای در از فکر بیرون امد و به پرستاری چشم دوخت که با لبخند و با تخت روان کودک به سمتش می امد نا خود آگاه لبخند بر لب نشاند فرزندی که ماه ها همدم روز های سختش بود بالاخره می توانست بغلش کندبی تاب بغل کردنش بود گویا پرستار هم حالش را می فهمید که گفت:چه مامان با عجله ی داری کوچولو ،هموت طور که بچه رو بغل می کرد ادامه داد:تا مامانت از هیجان سکته نکرده بیا برو بغلش
آغوشش را برا دخترکش گشوده بود که پرستا کودک را به آغوش گرم مادرش سپرد
با قدر دانی به پرستار چشم دوخت
دستت درد نکنه خانم پرستار باعث زحمت شدم
این چه حرفیه خانم وظیفه بود خدا کنه خر دو خوشبخت بشین اگه با من کاری نداری برم به کارم برسم چون چنرد دقیقه دیگه وقت ملاقاته و دور و برت شلوغ میشه.
باز هم به پرستار نگاه کرد از پرسیدن سوالش مردد بود که بالاخره تاب نیاورد و پرسید:
ببخشید خانم پرستار،جان چیزی می خوای؟
می خواستم بدونم بیرون کسی منتظر من هست؟
باز هم ان لبخند مهربانانه هش را زد و گفت؛
اره عزیزم مادرت خیلی وقته منتظرته!
با صدای تحلیل رفته گفتم:فقط مادرم؟

دانلود رایگان  دانلود رمان لطفا با لبخند وارد دنیا شوید

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: لبخند زمستان
  • تعداد صفحات: 188
  • 1002 روز پيش
  • علی غلامی
  • 5,762 بازدید
  • ۳ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • لبخند زمستان
    ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ | ۰۸:۳۵

    انشاالله فصل دومش هم نوشته خواهد شد. ممنون از همراهی تون

  • ناشناس
    ۷ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۶:۱۲

    عالی بود ولی اخه بقیش نی لدفن بقیش رو بزارین مرسی

  • ایدا
    ۲ مرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۱۷

    عالی

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.