#عشق_اما_نهایتی_مجهول
فصل اول: ” عروسیِ عروسک ”
#قسمت_اول
[ فلش فوروارد]
پشت در اتاق کز کرده ام، قلبم از فرط هیجان انگار تویِ دهانم می کوبد. بیرون از آن اتاق دارند دربارهی آینده و سرنوشتم تصمیم می گیرند بی آنکه بخواهند نظرم را بپرسند.
خان عمو آمد و بی مقدمه گفت این آتش را بس کنید!
یک دختر از خانوادهی شما و یک دخترِ خارزار دیگر از خانوادهی عمویت، ازدواج زوری می کنید و این قائله ختم به خیر می شود!
سلان لینک چنل این رمان رو می خواستم