نام رمان : چشم یاقوتی من
ژانر رمان: عاشقانه،طنز، فانتزی
نویسنده :بانو خاص (فاطمه_ارجمندی)
خلاصه؛دختری به اسم آرا که از وقتی۲۲ساله شده خواب های عجیب می بینه و اتفاق های عجیبتر براش اتفاق میوفته…… .بریم همراه بشیم با آرا تا ببینیم این خوابهاواتفاق هایی که قرار رُخ بده چه تاثیری روی زندگیش میزاره؟
#پارت اول
به نام خدا
مطمئنیکهمیخوایهمراهمبیای؟شایدنتونی خانوادتُچندماهببینی.همنطورکه دستم تو دستش بود سرم بلند کردم،به جادوی چشماش نگاه میکردم جواب دادم؛مطمئنم البرزم،مطمئنم،همونجوردست به دست بطرف …… _بریم به ۵ماه پیش ببینیم چه اتفاقاتی برای شخصیت هامون افتاده؟
آسمانتیره وتارهمراه با سوز سرما مه همه اطراف را پوشانده بود.احساس هیجان و ترسی که داشتم تپش قلبم رابیشترمیکرد.بی اراده با قدم های سست به طرف در کوچک سبزرنگ رفتم،با یه هول کوچولو دَر بازشدولی تا در بازشد گردوخاک بود که بلند میشد،شروع به سرفه کردن کردم بوی نا همه جامیومد،به دنبال کلید برق کورمال کورمال دستم رو دیوارمیکشیدم.تا بالاخره پیداش کردم روشن کردم لامپُ اونم چه روشن شدنی عین این فیلم ترسناک ضعیف بود،سرم که چرخاندم ماتم برد. هیچی باارزشی داخل اتاق نبود جز یه میز قدیمی پوسیده که روش چندتا کتاب،برگه،خودکاربودویه قفسه کتاب تار عنکبوت بسته چیزی نبود ولی حسی یا شایدم ندای منو به طرف قفسه کتاب می کشید.آروم آروم قدم برداشتم به طرف قفسه،پرازکتاب ولی بین این همه کتاب،کتابی بود با جلد قهوه ای چرم بایاقوت سبز که پیچک هایی که اطراف یاقوت کشیده بودند مثل این بود که ازش محافظت میکنند.همین که دستم به طرفش دراز شد بادشدیدی وزید ودر محکم به هم کوبیده همزمان جیغ بلندی کشیدم و به طرف در دویدم.
هو القلم
درود نویسندهی گرامی.
رمان شما مورد تایید تیم نظارت قرار گرفت
به محض پایان رمان، کامل شدنش را علام بفرمایید تا در اسرع وقت به بخش رمان های کامل شده انتقال داده بشود و در صورت گرفتن تایید نهایی، برای دانلود در سایت قرار بگیرد.
هرگونه (صحنه_توهین به ملیت ها_توهین به گروههای مختلف مثل گروههای شغلی یا…_مسائل سیاسی و مذهبی) در رمان ممنوع است.
از ایموجی در متن رمان استفاده نکنید.الفاظ رکیک و توهین فحش و امثالهم را بکار نبرید
در صورت وجود مشکل به پروفایل مدیران انجمن مراجعه کنین.
سپاس از همکاری شما نویسندهی عزیز، قلمتان سبز.
*مدیریت سایت رمانکده (انجمن رمانهای عاشقانه)*
سلام رمان چشم یاقوتی من عالی بود ولی من هر چی تو سایت ها می گردم جلد دومش را پیدا نمیکنم میشه لطفاً بذارید
رمتن عالی ای بود اما من هر چقدر سایت رو گشتم نتونستم فصل دومش که قلب یاقوت نام داره رو پیدا کنم هنوز نویسنده کامل نکرده یا در دسترس نیست؟ میشه حتما جلد دومشم بذارید یا به به فاطمه جون بگید بنویسه؟؟؟
خواهش میکنم❤
سلام ببخشید جلداول می تونم بگم فرا تر از عالی بود و جلد دوم رمان چجوری می تونم مطالعه کنم.
عالییییی