《طی یه دعوای ساختگی پدر نکیسا کشته میشه و پدر مانلی به جرم قتل به زندان برده میشه.همین اتفاق باعث میشه سرنوشت سخت و عاشقانه ای برای مانلی و نکیسا و بقیه ی دختر و پسرای داستان ایجاد بشه…پایان خوش》
ژانر:عاشقانه،اجتماعی.
(شاید خلاصه ی خوبی نباشه ولی موضوع جذابی داره.)
شروع رمان:
به انگشتری که ساده و دارای یک نگین بود نگاه کردم.
اصلا دلم نمی خواست با علیسان نامزد بشم،اما واسه این حرفا خیلی دیر شده و من الان نامزد علیسان محسوب میشم.
از همون اول من علیسان رو به چشم یه پسرعمو می دیدم و الانم که قراره شوهرم بشه،برام عذاب آوره.
من علاوه بر اینکه علاقه ای بهش ندارم و اونو فقط پسر عمو میبینم، از اخلاق و رفتارش هم بدم میاد.
اما گوشای مامان و بابام کر شده بود و فقط می گفتن علیسان…
حتی به اینکه من آخرین بچه ی اونا هستم و قبل از من یه پسر و یه دختری دارن که به ترتیب ۲۳ و ۲۵ سالشونه و من فقط ۱۹ سالمه اهمیت ندادن و به محض اینکه عمو منو برای علیسان خاستگاری کرد،قبول کردن.
ای کاش یه نفر تموم این حرفای منو به اونا می گفت تا اونا جور دیگه ای تصمیم می گرفتن.
با صدای زنعمو به خودم اومدم و دست از افکارم کشیدم؛
– مانلی؟ به نظر تو عروسیتون کجا باشه؟
زنعمو بر خلاف علیسان اخلاق خوبی داشت و من واقعا دوسش داشتم. البته عمو جون هم خوب بود ولی نمیدونم این بچشون به کی رفته بود که همچین اخلاق و رفتاری داشت که باعث میشد ازش خوشم نیاد.
اروم لب زدم:
– هر چی شما بگین.
علیسان نگاهی بهم انداخت که باعث شد زیر نگاهش ذوب بشم.
برای فرار کردن از نگاهش به مانیا و مانی که رو به روم نشسته بودن نگاه کردم.
مانی وقتی متوجه ی نگاهم شد لبخند دلگرم کننده ای زد. فقط اون میدونست که چه چیزایی تو دلم میگذره! حتی مانیا که درسته دختر اصلی خانوادمون نیست ولی بازم حکم خواهرم رو داره،از دلم بی خبره.
عمو جون: رضا جان من میگم عروسیشون تو باغ باشه.
بابا: اگر خود مانلی رازی باشه من حرفی ندارم.
این رمان اختصاصی سایت رمانکده میباشد و کپی برداری از این اثر چه با ذکر و چه بدون ذکر منبع حرام می باشد .
تمامی حقوق مطالب وب سایت رمانکده محفوظ و هر گونه استفاده از کتابهای قرار داده شده بر روی سایت رمانکده به هر نحوی (انتشار از طریق اپلیکیشن های موبایل، کپی بر روی سایت و وبلاگ ها حتی با ذکر منبع و...) ممنوع می باشد و با متخلفین طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای برخورد می شود. و تیم رمانکده هیچ گونه رضایتی از قرار دادن فایل رمان ها در تلگرام و .... ندارد و از نظر اخلاقی کار صحیحی نیست.©
نظرتون راجب این رمان چی بود؟