رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان تاوان عشق مشترک

دانلود رمان تاوان عشق مشترک

عسل دختر شادو شیطون که به خاطر مشکلاتی که توی زندگیش دامن گیرش میشه مجبور میشه که با پسرعموش و رفیق پسرعموش همخونه بشه با پسرایی که اوناهم از شیطنت و بچه بازی از عسل کم نمیارن بین اینهمه شیطنت درگیر
تا اینکه یه روز….

هنگامی که بر بلندای قله عشق و صداقت
بر پایه کوهساران لطافت ایستاده بودیم
هردو دست در دست هم
سوگند وفاداری یاد کردیم که ناگهان…
رعدوبرق جدایی به دستانمان اثابت کرد
و در دریای جدایی غرق شدیم که ناگهان…
چرخه عشق ما سه نفر شکل گرفت
و…..

قسمتی از رمان

_ارباب جونم اربـــــــــــاب
همین طور که داشتم کوله پشتیمو روی دوشم جابه جا می کردم سرمم پایین انداخته بودم تندتند به سمت پله ها حرکت میکردم نباید اینبارم دیر میرسیدم توی همین فکرها بودم که یکهو به یک جسم سخت برخورد کردم درد وحشتناکی توی سرم پخش شد به خاطر همین دستمو به سرم گرفتمو آخی گفتم نگامو بالا آوردم ارباب با چشمهایی که بی خوابی دیشبو داشت به رخم میکشید ( اصلا به من مربوط نیست که دیشب تا خوده صبح همراهم نشست پای فیلم تا نکنه صحنه توش باشه انگار من بچم:/ )
با موهای ژولیده ودستهایی آویزون که ازعصبانیت مشت شده بود زل زده بود به من
یک قدم عقب رفتم این قیافش اصلا نشونه خوبی نبود همین حرکتم باعث شد که با صدای دادمانندی فریاد بزنه:
ارباب_چیه صداتو انداختی روی سرت هــــــــــان
مدیون باشید اگه فکر کنید ترسیدمــــا فقط وحشت کردم!
در حالیکه هول کرده بودم با من من کردن سریع گفتم:
_خب…ایم چیزه…ازقدیم گفتند سحرخیزباش تا…تا…
ارباب_تا چی؟؟؟؟؟؟
کمی فکر کردم هیچی به ذهنم نمی اومد اوف ادامش چی بود؟آها یادم اومد بعد با افتخار کامل درحالیکه سینمو میدادم جلو با غرور کاذبی گفتم:
_تاسالم بمونی
ارباب اولش چشماش گرد شد اما بعدش اونم عینه من راست شدو دست به سینه مقابلم ایستاد بعد با لحنی که انگار داره مسخره ام میکنه:/ گفت:
_منظورت همون کامروا باشیه دیگه نه؟؟؟؟!!!!!

دانلود رایگان  دانلود رمان اغوش اجباری اندروید،pdf،ایفون

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: کیانا بهمن زاد
  • تعداد صفحات: 232
  • 1154 روز پيش
  • علی غلامی
  • 22,503 بازدید
  • ۲۲ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • کیانا بهمن زاد
    ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ | ۱۶:۳۸

    آیدی کانال تلگرام نویسنده:
    https://t.me/novel_kianabahmanzad

    پیج اینستا نویسنده:
    Kiana__bahmanzad

    آیدی کانال روبیکا نویسنده:
    https://rubika.ir/novel_kianabahmanzad

  • گل گلی
    ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ۱۳:۱۷

    این همون چرخه عشق ما سه نفر نیس؟

    • ناشناس
      ۸ مهر ۱۴۰۱ | ۱۱:۴۲

      ارع

    • ناشناس
      ۸ مهر ۱۴۰۱ | ۱۱:۴۳

      ارعچرا اسمش عوض کردن

  • شهرزاد
    ۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۹

    قشنگ بوددد ممنوننننن
    هی ایدین…..

  • فاطمه
    ۹ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۸:۳۴

    واقعاعالی بود
    همه ی رمان های شما محشره
    من توی رمان های عاشقانه هم همه ی رمان هاتونو دنبال میکنم و امید وارم موفق بشین توی نوشتن همه ی داستاناتون شاید بقیه داستان های شما را میخونن و میگن عالی بود ولی منی که خودم نویسنده هستم میگم واقعا عالی هستن و شما یک نویسنده ی فوق العاده هستید
    امیدوارم همیشه موفق باشید

  • امیر
    ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۰:۳۳

    مرسی رمان عالی بود من توی ی روز تمومش کردم ولی حیف ،صد حیف ک آخرش آیدین مرد اصلا قلب خودمم تیر زد خیلی آخرش غمگین شد ک آیدین مرد .
    آرمان هم بعد مرگش نباید در مورد آیدین اینطوری میگفت

  • هانا
    ۲۵ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۲۸

    من همه رمانهاتونو دوس دارم…اما این رمان رو نسبت به بقیه رمان ها کمتر دوس داشتم زیاد بهم نچسبید نمیدونم چرا

  • ❤️
    ۷ مهر ۱۴۰۰ | ۰۱:۱۶

    من عاشق رمان ها ی هستم .خیلی قشنگن . واقعا خدا قوت . شما خیلی نویسنده خوبی هستیم .

  • کیانا بهمن زاد
    ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۳

    کانال رسمیم در تلگرام
    https://t.me/joinchat/ghAduVS7EWIxYjdk

    در روبیکا:
    https://rubika.ir/joinc/BBGAGAIF0QDQYFIDTVSAXKZBWPUSOGZM

  • کیانا بهمن زاد
    ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۹

    سلام
    درخواست ارتباط باهامو داده بودید ایدی تلگرام و روبیکامو میذارم جهت نظراتتون حرفی باهام دارید یا حتی جهت همکاری برای نوشتن رمان یا زدن کانال و چیزای دیگه میتونید بهم پیام بدید
    تلگرام:writet_81@
    روبیکا:Dokhy81@
    بیشتر توی روبیکا فعالم توی تل شاید یکم دیر جواب بدم
    دوستتون دارن

  • ناشناس
    ۶ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۱۸

    وای چه قدر خندیدمخیلی باحال بود خداقوت

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.