رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان تلنگری برای من

دانلود رمان تلنگری برای من

توجه! توجه!
این رمان برای کسانی که بیماری قلبی دارند توصیه نمی شود، این رمان بسیار بسیار عاشقانه است پس لطفا قبل از آن که شروع به خواندن آن از سلامتی خود مطمئن شوید.
می نویسیم، از عشقی پایدار، از عاشقانه ای بی همتا و از تکیه گاهی محکم و استوار…
می نویسیم از عاشقی نیرومند که برای معشوقه ی خود چیزی جز مهربانی و لطف ندارد. رمانی متفاوت با اکثر رمان های عاشقانه ای که تا کنون به دست نویسندگان نوشته شده است. زندگی که مانند زندگی های دیگر فراز و نشیب داشته است، اما فقط به امید رسیدن به هدف ادامه پیدا کرده است.رمان ما کاملا واقعی است و ساخته ی تخیل نیست و هر آنچه که گفته شد حقیقتی از زندگی تک تک انسان های اطراف و حتی خودمان است. از توبه های شکسته شده، از دنیای غرق پلشتی، از زندگیِ بدون او، از مرگ احساس تا خود آزادگی و از نفس آسوده ی آخر که حضورش پررنگ و پررنگ تر شد…
آری، می نویسیم از عشق میان خدا و معشوقه اش. از معشوقه ای گناهکار و رو سیاه و عاشقی مهربان و بخشنده!
از تلنگری برای ما:)
نویسندگان: شمیسا محمدی نیا و دنیا محمدی

قسمتی از رمان

مقدمه رمان تلنگری برای من

دانلود رایگان
دانلود رمان عاشقانه و زیبای برادرانه

زندگی است دیگر…
فراز و نشیب های زیادی دارد و این به من بستگی دارد که چگونه و با کمک چه کسانی در برابر مشکلات ایستادگی کنم. گاه فراموش می کنم هر آنچه که باید به خاطر داشته باشم و غرق می شوم در گناهانم و یادم می رود آن که هر لحظه و هر ثانیه به یادم است را.
کوله بار گناهان بر دوشم بسیار سنگینی می کند…
ندایی آمد مرا:« بر در خانه ام بیا و آنقدر منتظر بمان و بر در بکوب تا به سویت بیایم و در را برایت باز کنم.»
زمانی که بر در خانه اش رسیدم هر چه به دنبال در بسته ای گشتم نبود که، نبود!
هر چه که می دیدم به رویم باز بود…
بدون اندکی صبر و کنجکاو گفتم:«خدایا بر کدامین در بکوبم؟»
ندا آمد:« این را گفتم که بیایی، این را بدان که من هرگز درهای رحمتم را به رویت نبسته بودم اما این تو بودی که کور کورانه به راهت ادامه می دادی و نگاهی به منی که آنقدر انتظارت را می کشیدم نیانداختی.»
آنچه که شنیدم هر چه که بود سنگین تر از کوله بار گناهانم بود.
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانی ام بر خاک…
یاد گرفتم یاد بگیرم آنچه یاد گرفتنی است…
به خاطر سپردم آنچه به خاطر سپردنی است…
عاشق شدم عاشق آن که پرستیدنی است…

دانلود رایگان
دانلود رمان آقا و خانم صوفی

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: شمیسا محمدی نیا و دنیا محمدی
  • تعداد صفحات: 86
  • 1017 روز پيش
  • علی غلامی
  • 11,159 بازدید
  • ۵ نظر
https://www.romankade.com/?p=26106
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این محصول
  • ناشناس
    جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰ | ۲۲:۲۸

    البته سلیقه ها فرق می کنه ولی بنظر من خیلی لوس بود. در رمان، حتی زمانی که بر اساس واقعیت هست، باید به حوادث کمی شاخ و برگ داد تا “رمان” بشه، در غیر این صورت می شه گزارش صفحه حوادث روزنامه.

  • Feriiii
    چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۱:۳۰

    رفیق مبارک باشه
    ایشالله همیشه همینجوری موفق باشی

  • داغون
    سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۸:۲۷

    ‍♀️

  • فاطمه
    سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۰:۵۲

    ا شما داداششی ؟ چه جالببب

  • علیرضا محمدی
    پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۱

    دنیا جان مبارک باشه عشقه داداش

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آخرین نظرات
  • paryaخیلی خوب بود واقعا عالی بود از خوندنش لذت بردم...
  • kimiaخیلی خوب بود واقعا عالی بود از خوندنش لذت بردم...
  • سحرسلام میشه کیانا جان رمان روکامل بزاری خیلی وقته منتشرشده خیلیا نمیتونن پرداخت کن...
  • ثنامن همه ی رمان هاتون رو خوندم خانم فریدی واقعا دست مریزاد همشون ازهم عالی تر ......
  • .....سلام خیلی رمان خوبیه یکی از یهترین رمان هایی که خوندمـ☆☆☆☆☆ میشه کتاب صوتیش هم ب...
  • ناشناسجالب بود.❤️...
اعتبار سنجی سایت
DMCA.com Protection Status DMCA.com Protection Status
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.