آدم نمى دونه
بعضى وقتها چى درسته چى غلط
اون روزا همه چى یه جور دیگه بود
قربون خدا برم
آدم یه روز به جایى میرسه
که پر میشه از نگفتن ها
نمى دونه دیگه چى بگه
که هر چى بگه نمک رو زخماشه
یه موقع دیگه آروم میشى از گریه هاى زیاد
از درد دلتنگى و اگر و اما و شایدها
در جایى که باید باشند
آنقدر نیستند که
بى نیاز میشى
از هر چى نبودن و نشدنه
وقتى هم هستن
میان که فقط عمرت رو هدر بدن و
احساست رو خرد کنند
بسه دیگه به دفعات دیدیم و تجربه کردیم
در جایى که بود و نبودشون
در اندیشه منفعت و بهره برداریه
هواى خودت رو خودت داشته باش
که تمام مزه دنیا به همون حال خوبته
این آدماى سنگى
چیزى برات به ارمغان نمى ذارن
جز درد و دورى و دلتنگى
امیر وجود