رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان قاتل کیه

دانلود رمان قاتل کیه

دریا دختر شوخ طبع و پر هیاهویی که پدرش برای یک ماموریت به خارج از کشور میره و دریا رو به یک خانواده ی مورد اعتماد و سرمایه دار میسپاره ساواش پسر اون خانواده با وجود دریا توی خونه مخالفه و جفتشون ضد هم هستن.
در همین حین دریا پی قاتل مادرش میگرده و با واقعیت های غیر قابل باوری رو به رو میشه یه رمان فوق العاده کلکلی که هرکسی باید بخونتش!
رمان قاتل کیه؟
به قلم: آریانا عاشوری زاده
طنز، کلکلی، عاشقانه، معمایی

قسمتی از رمان

کش رو از دور موهای مشکی‌م باز کردم تا بابا موهام رو ببافه در همین حین می تونستم یه صحبت مختصری هم باهاش داشته باشم.
با کلافگی و با مظلومیت خاصم رو به بابا گفتم:
– حالا نمیشه نرید؟
بابا خنده صدا داری کرد و همین طور که موهای بلندم رو می‌بافت لپم رو گرفت و گفت:
– ای شیطون بلا دوماه بیشتر نیست چشم بهم بزنی می گذره!
شصت روز دور بودن از بابا واقعاً من رو عذاب می داد منی که وابسته ی اون بودم چطور می‌تونستم ازش دور باشم؟
اون هم شصت روز.
– آخه بابا چه گذشتنی؟ من حتی نمی‌تونم یه روز رو بدون شما بگذرونم دیگه شصت روز؟
این شصت روز لعنتی برام شصت سال می گذشت بابا لب باز کرد:
– بگو ببینم شیطون بلا، اگه ازدواج کنی چی؟ اون‌وقت باید بدون من زندگی کنی که کوچولوی من!
بدون بابا؟
ازدواج؟
واقعاً خنده ام گرفته بود آخه من و چه به ازدواج؟
– بابا اصلاً من ازدواج نمی‌کنم می‌مونم ور دل شما تا ازم ترشی بگیرید والا بخدا من کجا ازدواج کجا!
خندید و چند بار آروم روی شونه ام‌ زد.
– نه نه از این خبرا نیست من نوه می خوام اونم پنج تا.
بی اختیار بلند خندیدم که با خنده ی من بابا هم خنده اش گرفت.
ابروهام رو بالا انداختم و گفتم:
– اون هم نه یکی، نه دوتا؟ پنج تا؟
وقتی بافت موهام تموم شد رو به روش نشستم.

دانلود رایگان  دانلود رمان تاوانی که حقم نبود

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 3 امتیاز کل : 3
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: کلکلی، عاشقانه، معمایی
  • نویسنده: آریانا عاشوری زاده
  • تعداد صفحات: 125
  • 1256 روز پيش
  • علی غلامی
  • 42,535 بازدید
  • ۲۲ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • فاطمه
    ۶ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۵:۵۸

    قشنگ بود ولی به نظرم جلد دومشم بنویسید و توی اون جلد دریا زنده بمونه اینجور قشنگتره

  • بابی
    ۲ اسفند ۱۴۰۰ | ۲۲:۳۸

    بهترین رمانی بود که خوندم واقعا فوق العاده بود اشکم رو در آورد اونقدر گریه کردم که نگو

  • الین
    ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۵

    اولت رمان قشنگ بود امن متاسفانه اخرش بد تموم شد اخرش واقعا اصلا نامفهوم موند اینکه سعید چه نوع مریضی داشت واینکه اون مریضیش از کجا به وجود اومده بود و دریا توی زندگیش از همون بچگی غم زیادی دید چرا اخرش مردمیتونست با ساواش ازداج کنه‌وزندگی خوبی داشته باشن اخه زنگی یه جورنیست زندگی تغییر میکنه یه‌جور نمیمونه پس زندگی دریا هم میتونست تغییر کنه‌واز تلخی در بیاد اما‌متاسفانه در نیومد اصلا اخر این رمان انگار ناقص موند نامفهومه

  • ستایش
    ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | ۲۱:۱۷

    وااای عالی بود خیلی خفن بود دوستش داشتم بهترین رمانی بود ک خوندم

  • vida
    ۱۲ آبان ۱۴۰۰ | ۲۰:۴۸

    بهترین رمانی بود که خواندم

  • شاید
    ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۰:۱۹

    درود
    لطفا وحتما اول کلمه *راجع به *را بصورت* راجب* ترویج ندید یادتان باشد فرهنگ درست نویسی یکی از وظایف مهم کتابکده ها باید باشد اما متأسفانه برعکس عمل کرده اند. سپاس

  • ناشناس
    ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۵

    اخرش خیلی غمگین بود من نزدیک ۴۰۰ تا رمان خوندم ولی این خیلی بد تموم شد

    • ناشناس
      ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۶:۴۵

      من یک رمان خون حرفه ای هستم خب طوری که رمان های بیشتر ۱۰۰۰ صفحه رو تو یک روز تموم میکنم ولی بحث این هست که شما خیلی فوق العاده می نویسی و قلمت قوی هست ولی استفاده نمیکنی و غمگین تموم کردی که باعث ناراضی بود از سوی خواننده ها شد این اولین رمان شما بود که خوندم و قلمت قوی بود تو این داستان ولی بد تموم کردی چون قطعا شخصیت اصلی رمان اگه بمیره داستان کاملا کمرنگ میشه و خواننده به خاطر پایان با خودش درگیر میشه و دلش و میزنه رمان ولی بهتره یک فصل دیگه بنویسی که دریا به اصطلاحی زنده بشه دقیقا مثل رمان دختر شیطون بلا و برج زهرمار از کیانا بهمن زاد که جذاب کار کرد و شخصیت اصلی فقط تظاهر شد که مرده
      ولی بازم ممنون

  • M.h
    ۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۵:۳۵

    آخرش خیلی غمگین بود ای کاش آخرش بهتر بود.

  • ‌Sakura
    ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۲:۳۵

    نههههههههههه چرا دریا مرد؟ ساواش راست گفت ، اینهمه رمان که آخرشون خوشه اما این خیلی نامردی بوددد زدحال زد آخرش اَه لااقل نمیشد آخرش بگن :عاشقتم؟ دریا بگه:″س..اواش..عاش..قتم″ نمیشدددد؟؟؟ زدحالا اَه بیچاره از ساواش … آخرش خیلی بد تموم شد دریا بیخودی مُرد .. نقش اصلی رمان مرد …

    • mehrdad
      ۲۱ تیر ۱۴۰۱ | ۱۸:۲۲

      نویسنده آریانا عاشوری زاده
      بهت افتخار میکنم خواهرزاده عزیزم به امید موفقیت بیشتر

      Mehrdad7.69 اینستاگرام

  • مائده
    ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۳:۳۶

    عالی‌بود

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.