رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان شش برادر

دانلود رمان شش برادر

به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
نام رمان :شش برادر
به قلم :زهرا رحمانی (عضو انجمن رمان های عاشقانه علی غلامی)
تاریخ شروع ۹۹/۳/۱۵

مقدمه

ما می خواستیم عاشق باشیم، ولی خب چه کنیم که بلد نبودیم.

خلاصه

یه خانواده پر جمعیت و صد البته خوشبخت. خانواده ای با وجود شش پسر مجرد تو خونه که هر کدوم مشکلات و دردسرهای خودش و داره.

#شروع رمان

*ماهان*

با اشاره دست به نوید گفتم که در حالت اماده باش قرار بگیره. نگاهی به دور و اطراف انداختم، حواس هیچ کس به سمت ما نبود. خم شدم پشت بقیه به ارامی ترقه ای بیرون کشیدم. سرم بلند کردم که نوید علامت داد الان بهترین موقع هست. فندک ازش گرفتم که سعید سریع و خیلی اروم گفت :«نوید سیگار می کشی؟ ».یکی توی سرش زد و گفت :«نه باهاش اثار هنری خلق می کنم»بیخیال جنگ و جدال اون دو نفر شدم ترقه و روشن کردم سریع زیر پای ردیف اول انداختم. همین که ترکید کلاس روی هوا رفت. محمدی و دیدم که می خواست از کلاس بیرون بره.
_یا امام چی شده؟ موشک زدند؟ .
از روی زمین به زحمت بلند شدم دستی به پشت لباس ام کشیدم گفتم :«نه داداش ار پی جی بود تو به درس توجه کن حواحواس خودت و واسه این مسائل جزئی پرت نکن».معلم اقای میرزایی نگاهی بهم انداخت و همراه با داد گفت :«ماهان این بار چند ام هست که داری نظم کلاس و بهم می ریزی».صدام و صاف کردم . نگاهی به بچه ها انداختم که اروم نشسته بودند. می خواستم توضیح بدم که عصبی سمت در اشاره کرد و گفت :«همین الان می ری دفتر و میگی که چند بار هست داری این کار و انجام می دی ».چشمی گفتم از کلاس خارج شدم. مثل شیر که سلطان جنگ باشه سمت شکارگاه رفتم. تقه اب به در زدم که صدای مسعودی معاون اومد. همین یکی و کم داشتم. تا در باز کردم دیدم مثل همیشه پا روی پا انداخته نشسته.

دانلود رایگان  دانلود رمان تو فردای من باش

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 1 امتیاز کل : 5
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: زهرا رحمانی
  • تعداد صفحات: 360
  • 1258 روز پيش
  • علی غلامی
  • 16,462 بازدید
  • ۱۵ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • Hanieh langari
    ۱۶ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۲۹

    عاشقتونم مخصوصا ماهان عزیزم

  • Maya
    ۱۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۱۶

    در کل جذاب نبود
    چقدر راحت خونه عوض میکردن و میخردین

    • اتنا
      ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ | ۰۰:۱۲

      سلام خسته باشید واقعا باحال بود ۵ بار خوندنم واقعا که کیف کردم دمت گرم آبجی گلم

  • یک نینجا
    ۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۶:۴۹

    عالی بود
    من خیلی دوستش داشتم
    خیلی خندیدم و
    خوشحال شدم که هر شش برادر به عشق هاشون رسیدن
    فقد اون قسمتی که ماهان تصادف کرد خییییییلی گریه کردم
    ولی
    به هرحال عالی بود
    یه امید بهترین ها در پناه حق باشید

  • گیتی
    ۲۹ آبان ۱۳۹۹ | ۱۳:۲۶

    خوبه بخونید ارزش زمان گذاشتنو داره

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.