رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
مجموعه دلنوشته مهمات

مجموعه دلنوشته مهمات

آرامش یعنی، از خدایت بخواهی، وجودت را سرشار از خودش کند… مابقی به دنبالش خواهد آمد!…

اول از همه، خدا را از درونِ قلب و ذهنِ خودم، با شما آشنا می‌کنم…

خدا، از نامش پیداست که فراتر از هر وصفی‌‌ست…

نه در توانِ من است، نه در توانِ تو و نه هیچ کسِ دیگری که حتی عمیقاً به او فکر کند!…

حتی اگر تمامِ عمرت را بگذاری، نمی‌توانی این ذاتِ بی‌چون را درک کنی! از آن‌جایی که خدا فراتر از هر چیزیست و ما در برابر او، فروتر از هر چیز، حقیقتِ آن‌ را آن‌طور که هست درنمیابیم!

خدایِ من کسی است که از عمقِ وجود، احساسش می‌کنم… کسی است که نمی‌دانم کی و چطور، در قلبم عمیقاً نفوذ و تمامِ من را با خود و خوبی‌ هایِ بی‌حد و مرزش، سرشار کرد!…

کم‌کم دریافتم که قلبم طورِ دیگری در سینه می‌کوبد!… نگاهم به زندگی، یک نگاهِ زیبا، شیرین و بی‌وصف شده است!… دیگر نسبت به اتفاقاتِ اطرافم، کم‌تر از قبل، واکنش نشان می‌دهم چون، دلم به خودش قرص است و مطمئن هستم که تمامِ زندگیم به دستِ اوست!…

کم‌کم احساس کردم، دلم به آرامشِ عجیبی رسیده و مهرِ کسی در قلبم جای شده که مدام حواسش به من است انگار فقط خدایِ من است! دریغ از آن‌که برایِ همه طوری خداست که همین حس را در وجودشان، به وجود می‌آورد!…

کم‌کم فهمیدم نباید فرصتی که برایِ زندگی، نصیبم شده را هدر داده و مدام در همهمه و اضطراب باشم!…

گاهی اوقات، حکمتش چنان پیچیده است که نمی‌دانی آخرش چه خواهد شد و حتی ممکن است امیدت را هم از دست بدهی! اما آن‌وقت است که در اوجِ ناامیدی و سیاهی، درِ امید و روشنایی را به رویت می‌گشاید!…

اوست که بعد از یک عالم، اتفاقِ عجیب و پیچیده، سرنوشتِ تو را به بهترین شکل ممکن رقم می‌زند!… برایِ رسیدن به این شیرینی، فقط باید صبر و ایمان داشت…

فقط کافیست به او اعتماد کنی! یک اعتمادِ واقعی! نه اعتمادی که فقط به زبان گفته می‌شود!… آن‌وقت است که دیگر ترسی برایِ حال و آینده، در وجودت باقی نمی‌ماند و با خیالی آسوده، قدم برداشته و پیش می‌روی!…

آرام‌آرام از عمقِ وجود به بودن و حمایت هایش ایمان پیدا کردم…

 

کم‌کم احساس کردم لحظه به لحظهٔ زندگیِ من، لبریز از اتفاق‌ هایِ قشنگ و باور نکردنی‌‌ است و من آن‌ها را با چشمِ دل نمی‌بینم و سپاس نمی‌گویم!…

این‌که تمامِ من و دنیایم، خدایم شد، حاصلِ لطفِ بی‌نهایت، ارزشمند و بزرگی بود که نصیبم کرده بود! افتخاری بود که به من داده تا همه‌چیز، همه‌‌کس، بهترین دوست و خدایم باشد!…

دانلود رایگان  دلنوشته یادش بخیر

قطعاً وقتی خدایم را دارم زندگی کردنم را احساس می‌کنم که زندگیِ حقیقی همین است…

تمامِ قوایِ جسم و روحِ من در برابر بزرگیِ خدا، یک‌سره نابود می‌شود و طبیعی‌ست که نتوانم هیچ‌‌ چیزِ او را، آن‌گونه که هست وصف کنم!…

خدایِ من خدایی‌ ست که به ظاهر دیده نمی‌شود در حالی که جز به جز این جهان و هر جهانی، از اوست!…

او با چشمِ ظاهر دیده نمی‌شود اما با چشمِ دل، شاهدِ تمامِ لحظاتی که کنارم بوده، من را از آغوشِ پر مهرش حتی وقتی که خودم هم از خودم دور بودم، جدا نکرده، طعمِ اعتمادِ واقعی و دوستیِ فقط با خودش را به من چشانده و از تمامِ نعمت‌ها و زیبایی‌ها، بی‌نیازم کرده، بوده و هستم!…

من اگر تا ابد فکر کنم، هرگز نمی‌توانم هیچ‌چیز را در مقابل او، آن‌طور که هست درک کنم!… اگر تا ابد حرف بزنم نمی‌توانم هیچ چیزِ او را وصف کنم! و اگر تا ابد شکر کنم برایِ دلم کافی نیست!…

خدایِ من احتیاجی به من و هیچ کدام از این‌ها ندارد بلکه هر کاری که انجام می‌دهد و از ما می‌خواهد که انجام بدهیم و هر کاری که‌ انجام می‌دهیم، فقط و فقط برایِ خودِ ماست!…

این زیباترین بخش است که خدایِ من، برایِ من،

خالصانه خداست!… از بزرگیِ اوست، نه من! که مرا دوست دارد و محبتِ او، مرا به‌این‌جا رسانده است!…

من به این رفاقت و عشقِ پاک و خالص، تا دنیا دنیاست، می‌بالم!… چطور ممکن است برایش هیچ‌ترین باشم اما همه‌چیزترین باشد برایم!؟…

خدایِ من در تک‌تکِ ذرات وجودم جای دارد و من عاشقِ همینم! عاشقِ هر چه که هست! همه چیز هم هست!…

از آن‌جایی که خدایِ من فراتر از هر درک و وصفی‌‌ست، در مقابلِ همه‌چیزی و خداییِ بی‌حد و مرزِ او و هیچی و خوش‌بختیِ بی‌حد و مرزِ من، چیزی غیر از سکوت باقی نمی‌ماند!…

هر چه‌قدر سعی کنم نمی‌توانم آن‌چه که تمامِ وجودم را فرا گرفته بیان کنم!

به او اعتماد کن! به او عشق بورز! به او ایمان داشته باش! بدان او همیشه کنارت بوده و هست! حتی مواقعی که خودت با خودت نبودی!…

آن‌وقت، دنیایت دنیایِ دیگری می‌شود! دید و حس و وجودت به طرزِ شگفتی، از این رو به آن رو می‌شود!… تمامِ هستی همین است، از دستَش نده! 🙂

 

آیلین‌‌سالاری

 

نسخه کامل این مجموعه دلنوشته زیبا رو از فایل  pdf زیر دانلود کنید

 

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
لینک های دانلود
  • 1300 روز پيش
  • علی غلامی
  • 4,155 بازدید
  • ۴ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • ناشناس
    ۳ مهر ۱۴۰۰ | ۲۱:۱۹

    خیلی خیلی عالی

  • ناشناس
    ۳ مهر ۱۴۰۰ | ۲۱:۱۸

    بسیار عالیییی

  • ناشناس
    ۸ اسفند ۱۳۹۹ | ۲۰:۲۴

    واقعا مهمه که واسه خودمون وقت بذاریم و این مجموعه رو مطالعه کنیم

  • M.v
    ۶ بهمن ۱۳۹۹ | ۰۰:۳۵

    بسیار عالی و تاثیر گذار…

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.