رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان تسکین قلبم

دانلود رمان تسکین قلبم

تسکین دختری از تبار تنهایی دختری به پاکی آب که برای نجات زندگی پدرش پا به زندگی پر از اجبار میزاره

لیدوکایین میزنین دردش اروم میشه

یا وقتی که معده تون درد میکنه یه دونه

رانیتیدین میخورین دیگه اثری از درد نیست

یا بهتره بگم سرتون که درد میگیره با یه ژلوفن به دردش خاتمه میدین

ولی قلبتون,قلبتون که درد بگیره با هیچی خوب نمیشه

این قلب چیه که نه با لیدوکایین نه رانیتیدین نه ژلوفن با هیچی اروم نمیشه

واقعا این قلب چیه؟

قسمتی از رمان

با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم گوشیم رسما داشت هوار میکشید که پاشو دیگه چقدر میخوابی با کرختی به سمت سرویسی که تو اتاقم بود ابی به دست و صورتم زدم و اومدم بیرون ,امروز ساعت۱۰با باران قرار داشتم بعد سه ماه قرار بود دوست خل چلمو ببینم اخ که چقدر دلم براش تنگ شده رفتم جلو اینه و موهامو بافتم همیشه خودم موهامو میبافتم چون کسی نبود برام ببافه خودم مجبور بودم اینکارو انجام بدم اخه میگن هیچی مثه این لذت بخش نیست که مامانت موهاتو شونه بزنه و برات ببافه , کرمتو شکر خدا ما که نمیخوایم کفر بگیم ولی اگه مامانم الان بود چی از دار دنیا کم میشد بیخیال این فکر و خیالات میشم و صورتمو یکم ضد افتاب میزنم تا یکم از این بی روحی دربیاد

دانلود رایگان  دانلود رمان تاوانی که حقم نبود

تو اینه به خودم نگاه میکنم ابرو های کشیده چشای بادومی به رنگ قهوه ای صورت گرد بینی گوشتی که همه میگن به صورتت میاد و خودم ازش متنفرم و چون از عمل متنفرم به همین راضیم چه کنیم که ما ادم قانعی هستیم خخخ و لبای کوچیک که قلوه ای نیست دست انالیز کردن خودم برمیدارمو به سراغ کمدم میرم یه مانتو مشکی و با یه شلوار جین ابی بر میدارم و میپوشم و یه روسری مشکی سرم میندازم وموهامو فرق وسط میزنم و کوله میندازم روی دوشم و از اتاق میرم بیرون

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: نگین رستمی
  • تعداد صفحات: 150
  • 1289 روز پيش
  • علی غلامی
  • 16,962 بازدید
  • ۴ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • ستایش 12
    ۷ مرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۴۸

    همه ی رمان های تسکین جون شاهکاره این اولین رمانش بوده که من سه سال پیش خوندم

  • نگار
    ۲۳ آبان ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۹

    واقعا بی نظیر بود.وقتی که داشتم این رمان رو میخوندم توی تک تک لحظه هاش حس میکردم که خودم شخصیت اصلی هستم. نویسنده خیلی عالی حس و حال داستان رو به خواننده منتقل کرده بود.و از همه مهم تر زمانی ک رمان داشت تکراری میشد یه اتفاق اون وسط می افتاد که واقعا آدم رو شوکه میکرد.خلاصه که عااااالی بود . عالیییییی

  • ناشناس
    ۱۵ آبان ۱۳۹۹ | ۲۳:۱۴

    من درحد رمان نوشتن نیستم اما داستانی میگم
    که خودم عاشقشم من ۱۳ سالمه یه دخترم الان باخودت میگی این بچه رو باش اما یه عمو و برادر زاده هستن که هردوشون بعنوان همسر آینده منو انتخاب کردم البته بگم که من دختر باحجابی هستم و اهل دوست پسر بازی نیستم اما این دو که عاشقم هستند یعنی امیرحسین یزدان‌پناه ومهدی یزدان‌پناه
    هردو جذاب هستن
    هردو خوبند
    اما من من….. من نمیدونم کدوم
    دلم بهم نمیگه
    دلم چیزی نمیگه فقط خواستم بگم
    خیلیا به من پیشنهاد رفاقت میدن اما من دلم….. گیره

  • ناشناس
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۶:۰۷

    واقعا بی نظیر بود این رمان

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • چرا؟ واقعا چرا انقدر همه رمانات دوست داشتنی هستن؟ اینهمه تخیل و تبحر از کجا میاد...
  • ببخشید چطوری رمان رو دانلود کنم...
  • آسیجلد دومش رو از کجا خوندی لطفاً بگو...
  • ممنونم ازتون خیلی قشنگ بود چطور میتونیم جلد دومش رو هم دانلود کنیم...
  • ۷۸۷۷زیبا بود خسته نباشید...
  • مهلاسلام میشه فصل دومشم بزاری...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.