رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان آس پیک

دانلود رمان آس پیک

ما چهار نفر
هر کدام یک ارتش
هر کدام یک تیک تاک
هر کدام یک قانون
هر یک از ما نشانی از یک رنگ
دل،خشت،گشنیز و پیک
حاکم برای هر حکمتی حکمی دارد
بی اجازه او کسی وارد بازی نمیشود
بی اجازه او رنگی بازی نمیکند
بی اجازه او….
ما چهار نفر
دو رنگ مختلف
دو جنس مختلف
و دو طرز فکر مختلفیم
زیبایی ها و ظرافتمان
زیر پاهایشان له شد
و اکنون ما چهار نفر
چهار رباتیم
بی باک،بی دل،بی احساس
به سوی هدف میرویم
نه با قلب نه با مغز
بلکه با برنامه
و اما در میان همه اینها
من…
وارد بازی نمیشوم تا وقتش برسد
شاید من حاکم این حکم نباشم
اما در آخر،سرنوشت این بازی
به بازیه من بستگی دارد
پس به من نزدیک نشو
هر چند که افعیه سیاهی
اما مرا دست کم نگیر
چون من حکمم
تک پر و برگ برنده ام
من……آس……پیکم.

فعلا داستان از زبون آسای دیگه گفته میشه تا برسه به آس اصلی.

قسمتی از رمان

♦آس خشت♦

دستامو سریع تر رو کیبرد حرکت دادم و داد زدم–سریع تر بیایین بیرون تا دوربینا فعال نشده. سریع تر…
همون ور که نگاهم به صحفه پر از عدد و رقم لب تاپم بود به صادق گفتم–آماده باش. تا اومدن باید بریم.
صادق سرشو تکون داد. با اخم به ادامه کارم مشغول شدم که صدای دوییدن اومد. بعد صدای خسته اشون–تمومه.
سوار ماشین که شدن ماشین با آخرین سرعت راه افتاد. صدای شلیک میومد. بدون توجه به صداها تمام رد پاهارو پاک کردم و از سیستمشون اومدم بیرون. لب تاپو بستم و نگاهمو دوختم به هر دوشون. صداها کم کم کم شد و در آخر محو. سرمو تکون دادم یعنی چی شد؟ سرشونو به علامت حله تکون دادن. نفس عمیقی کشیدم و لب تاپو گذاشتم تو کیفم و به صادق گفتم–برو سمت خونه مهرداد.

دانلود رایگان  دانلود رمان تاریخ برلیان

♥آس دل♥

از ماشین پیاده شدیمو رفتیم سمت خونه مهرداد. نگهبان تا مارو دید درو باز کرد. کنار هم راه میرفتیم. در باز شد و خدمتکار راهنماییمون کرد داخل. مهرداد نشسته بود پشت میز د داشت سیگار دود میکرد. نگاهشو از آتیش سیگار گرفت و رو به ما گفت–چی شد؟
مستقیم بهش نگاه کردم و گفتم–همه چی خوب پیش رفت. اون مدارک پیش ماست.
خاکستر سیگارشو ریخت تو جاسیگاری کریستالش و گفت–مثل همیشه عالی. رئیس براتون یه کار دیگه داره.
پوزخند زدم و گفتم–همه کاراش تکراری شده.
مهرداد–یه ماموریت سخته.
نادیا–باید چیکار کنیم؟

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: رانا
  • تعداد صفحات: 220
  • 1323 روز پيش
  • علی غلامی
  • 12,555 بازدید
  • ۵ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • A…
    ۱۶ آبان ۱۳۹۹ | ۰۲:۴۵

    تک جلدیه؟

  • ×aysa
    ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۳۲

    قشنگ بود ، یکم توش بی دقتی داشت ، ولی در کل خوب بود
    ممنون بابت وقت و زحمتی که برای رمان صرف کردی 🙂

  • ×aysa
    ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۲۹

    قشنگ بود ولی بعضیاش یکم بی دقتی داشت ولی در کل خوب بود
    ممنون به خاطر وقتی که برای این رمان گذاشتی 🙂

  • Mis JB
    ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۹

    رعنا قلمت عالیه

    لطفا بعدیو سریعتر کامل کن
    ماچ بت

  • ناشناس
    ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۵:۱۴

    aslan khob nebod

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.