نام اثر:سولمیت،تقدیم به توی واقعیت(soulmate,to the real you)
نویسنده:فاطمه بایرام زاده
خلاصه:سولمیت،روح دو انسانی که در بهشت به هم گره خورده.این دو روح جدانشدنی ولی با دو شخصیت کاملا متضاد طی حوادث ناخوشایندی با هم آشنا میشوند ولی علاقه ای به هم ندارند.حسی که بین این دو نفر است فقط عشق نیست .احساسی است که باید لحظه لحظه ی زندگیشان را با هم زندگی کنند و هر احساسی که یکی تجربه میکند به ناچار باید دیگری هم تجربه کند چه شیرین و..چه تلخ.
هشدار:هرگونه شخصیت و مکانی(من جمله شخصیت های دانشگاه )و اتفاقاتی که در ان میفتد صرفا ساخته ی ذهن نویسنده هست و واقعی نمی باشد.
++دوستان اگه میخونین لطفا حمایتم کنین :(( من تازه واردم اشنایی زیاد ندارم
– بابا می خوای گوشی رو بدم زنگ بزن ببین آنتن درست شده یا نه؟! اینطوری صدا میکنی عمرا اگه بشنوه!!
از روی لبه ی انتهایی پشت بوم بلند می شم و روی لبه به سمت بابام حرکت می کنم. با انتظار اینکه از پشت بوم سه طبقه بالاتر صداشو بشنوه کج لبخندی می زنم و گوشی رو سمتش می گیرم.
– بابا یه لحظه گوشی رو بده یادم رفته بود شارژ بخرم.
.
.
با شنیدن صدایی چشمام به اندازه ی دو برابر حالت عادی گشاد می شن. همزمان با بالا رفتن ابروهام از حس همزمان تعجب و ترس گوشی شارژ شده رو سمت بابام می گیرم. انقدر، درگیر آنتن بود که به نظر صدا رو نشنیده بود. بی هیچ دلیلی، لب هام به پرسیدن سوال اینکه” بابا تو صدا نشنیدی” باز نشد. صدا از لبه ای که روش نشسته بودم اومد.
– آنتن درست شد تو نمی خوای بیای؟
رومان خیلی خیلی خوبیه
رمان عالی. یعنی عاشق این رمان شدم. قشنگ بود و نظرم اینه که ارزش چند بار خوندنش رو داره. رمان زیبایی بود.
رمانتون رو هنوز مطالعه نکردم، ولی خلاصه رمانتون بنده رو جذب رمان کرد!
از نظر من رمان جالبی به نظر میرسه
واقعا رمان خیلی خوب و قشنگی بود ممنون