رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان بهار عاشقی

دانلود رمان بهار عاشقی

خلاصه : خواننده کیارش فرهمند (ساخته ذهن نویسنده) یه روز که داشت همراه دوستش نوید به ویلاش تو شمال میرفت با دختری مواجه میشه که روی زمین افتاده بود اونو میبره پیش خودش و بعد که میفهمه دختره حافظشو از دست داده اونو به عنوان پرستار پسرش قبول میکنه و اتفاقات زیادی پیش میات که …..

مقدمه :

دلم گرفته استــ….!

یا دلگیرمـ….!

یا شاید هم دلم گیر استـ…!

نمی دانمـ….!

اصلا هیچ وقت فرق بین اینها را نفهمیدمـ….!

فقط می دانم دلم یک جوری می شود…!

جوری که مثل همیشه نیستـ….!

دلم که اینطور می شود…!

غصه های خودم هیچـ….!

غصه های همه ی دنیا می شود غصه ی منــ….!

( سلام دوستان عزیز این رمان اولمه امیدوارم خوشتون بیاد اگه بد بود لطفا بهم بگید تا بتونم بهترش کنم خیلی از شما ممنونم حمایت هاتون رو از من دریغ نکنید)
????????

قسمتی از رمان

#کـــیــــارش#

ماشین رو پارک کردیم و پیاده شدیم.داشتیم باهم حرف میزدیم،که یه دختری رو که روی زمین پیش ویلا افتاده بود.با تعجب به نوید نگاه کردم اونم خیلی تعجب کرده بود.این دختر اینجا چیکار داشت؟
نوید که پزشکی خونده بود و تو بیمارستان مشغول به کار بود رقت سمت دختره و نبضشو گرفت،بعد رو به من گفت : زندست ولی ضربه بدی به سرش خورده.
-بیارش تو ویلا تا وقتی که بهوش بیات و بفهمیم اینجا چیکار داشت.
نوید سری به تایید حرفم تکون داد و دختره رو بغل کردم.راه افتادیم سمت ویلا.گڋاشتیمش تو یکی از اتاقا خودمون هم اونجا نشستیم.
نوید : حالا چیکار کنیم؟
-مثلا می خوای چیکار کنیم منتظر بمونیم بهوش بیاد بعد ببینیم چی میشه.
سری تکون داد و دیگه چیزی نگفت.با شنیدن ناله های خفیفی که بگوشم خورد به نوید نگاه کردم و گفتم : انگار بهوش اومد.
نوید به دختره نگاه کرد و بلند شد رفت سمتش و گفت : حالت خوبه؟
دختره : سرم خیلی درد می کنه.
رفتم سمت دختره و با اخمای درهم گفتم : تو پیش ویلای من جیکار می کردی؟
دختره نگام کرد و گفت : نمیدونم.
با عصبانیت گفتم : یعنی چی نمیدونم تو پیش ویلای من چیکار می کردی هان نکنه فهمیدی من کیم و داری با نقشه بهم نزدیک میشی.
دختده با بغض گفت:من هیچی یادم نیست هیچی نمیدونم.
-هه این فیلما قدیمی شده خانوم.
دختره با هق هق گفت : بخدا هیچی یادم نیست دروغ نمیگم.

دانلود رایگان  دانلود رمان تیام اندروید،pdf،ایفون

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 1 امتیاز کل : 2
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مبینا
  • تعداد صفحات: 80
  • 1344 روز پيش
  • علی غلامی
  • 18,379 بازدید
  • ۶ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • سوزان
    ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | ۰۰:۲۲

    زاییده ذهن نبود ودر واقع کپی چند رمان بود . جملات بارها در رمان های مختلف دیده شده .
    براتون آرزوی موفقیت میکنم .

  • Zahra
    ۱۲ مهر ۱۳۹۹ | ۰۱:۵۷

    بنظرم رمان هر چقدر طولانی تر باشه قشنگ تره

  • نرگس
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۰:۵۱

    من خیلی خوشم اومد ازش اما میشد یذره طولانی باشه اما به هرحال زیبا بود

  • آیناز
    ۱ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۶:۵۶

    خیلی عالی بود مرســــے

  • ناشناس
    ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۵

    به نظرم باید دختر رو اول به بیمارستان می رسوندن بعد سوال می پرسیدن

  • ناشناس
    ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۱۰

    خوب بود ،فقط خیلی کوتاه بود
    به نظرم بهتره یکم بیشتر بهش شاخ و برگ بدید وسریع از اتفاقات نگذرید

    ولی خب خیلی خوب بود و دوسش داشتم

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.