بازی از جنس عشق و انتقامی از جنس حسادت و آمیخته با حسرتی عمیق و جان سوز.
اتفاقاتی مرموز و هیجانی که قلب را از تپش می اندازد.
خلافکاری مرموز و تشنه به خون در مقابل، سرگردی تیز هوش و سرشار از تجربه.
کیست برنده این میدان خون؟
ماهورا در این بین چه سرنوشتی را می چشد؟
تصادفی که جان خانواده دخترک ساده قصه را گرفته ، اما آیا این اصل ماجراست؟
رازهایی که سر از زمین بلند می کنند و معماهایی که پیچ و خم داستان را به رخ می کشد.
در بین این جنگ و تردید و این عشق است که شعله ور میشود. اما عشق به چه قیمتی…؟
رمانی متفاوت با داستانی متفاوت.
رمان عشقم نترس!
به قلم آریانا عاشوری زاده
♡ بسم الله الرحمن الرحیم♡
شروع رمان
۹۸/۹/۱۰
عشق بعضی وقت ها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خواندهام… یعقوب یادم داده است :
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
نامه هایم چشم هایت را اذیت میکند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن… خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گل های قوری بهتر است
من سرم بر شانهات؟.. یا تو سرت بر شانهام؟…
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟
به سقف خیره شدهم و دارم به این فکر می کنم که…
شاید سال ها پیش حوا عاشق شیطان بوده!
سکوت عاشق حرف زدن!
کویر عاشق جنگل!
این رمان اختصاصی سایت رمانکده میباشد و کپی برداری از این اثر چه با ذکر و چه بدون ذکر منبع حرام می باشد .
اولش خیلی خوب شروع کردید ولی هرچی جلوتر رفت ریتم تند و مختصر مفید شد! آخرش که انگار روزنامه حوادث بود تا رمان! اصلا معلوم نشد جهان کی فهمید خواهرش کجاست که نجاتش داد!
داستان کلی ابهام داشت!
سلام خانم عاشوری رمانتون قشنگ بود منکه دوسش داشتم حسابی هم سرمو گرم کرد
من دنبال رمان های یه نویسنده هستم که توی سایت ها پخش شده اما خب لینک دانلودش نیست
اسمشم بی پناهان یه دنده دومردخشن من است اگه کسی میتونه کمکم کنه که پیداش کنم یا اگه دارین بفرستین
وااااای عجب رمانی بود منو جذب خودش کرد خیلی خوب بود خیلییی در حد فروشی بود خانم عاشوری این رمانتون به قدری زیبا بود که از نظرم باید فروشی میکردینش
تک تک دیالوگ ها با حوصله نوشته شده بود واضح بود که قشنگ روشون وقت گذاشتید دستتون درد نکنه منتظر رمانای بعدیتون هستم.
خیلی قشنگ بود قلمت رو دوست داشتم فوق العاده زیبا بود افرین به این ذهن خلاق!
اخرش اشکم در اومد
خیلی بهتر میتونست نوشته بشه…خیلی یهویی و مسخره تموم شد…
چرا متن رمان رو نزاشتید
تمامی حقوق مطالب وب سایت رمانکده محفوظ و هر گونه استفاده از کتابهای قرار داده شده بر روی سایت رمانکده به هر نحوی (انتشار از طریق اپلیکیشن های موبایل، کپی بر روی سایت و وبلاگ ها حتی با ذکر منبع و...) ممنوع می باشد و با متخلفین طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای برخورد می شود. و تیم رمانکده هیچ گونه رضایتی از قرار دادن فایل رمان ها در تلگرام و .... ندارد و از نظر اخلاقی کار صحیحی نیست.©
نظرتون راجب این رمان چی بود؟