رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان حوالی وهم

دانلود رمان حوالی وهم

یه عاشقانه‌ی ترسناک!
این داستان روایت‌گر زندگی دختریه که زندگیش خیلی عادی داره پیش میره تا این که یه سری صدای مشکوک از پشت بوم خونه‌شون می‌شنوه و دنبالش میره و می‌فهمه که یه موجود ناشناخته اون‌جا وجود داره، یه موجود که فقط دختر قصه‌مون و اذیت می‌کنه و با بقیه اهالی خونه کاری نداره…
دختر قصه‌مون برای حل کردن این مشکل چی‌کار می‌کنه؟
اون طی داستان به یه پسر برخورد می‌کنه که می‌تونه برای مشکلش بهش کمک کنه؛ اما این پسر کیه؟ چرا می‌خواد به دخترمون کمک کنه؟
همه‌ی این‌ها، توی رمان مشخص میشه.
توی این رمان اتفاقات هیجان انگیزی می‌افته که خوندنش خالی از لطف نیست.

«به نام آفرینندهٔ جن و انس»
نام رمان: حوالیِ وَهم
ژانر: ترسناک، تخیلی، عاشقانه
به قلم: الناز شاه ملکی کاربر انجمن رمان های عاشقانه (با مدیریت علی غلامی)

مقدمه:

ترس و وحشت وجودم را فرا گرفته،
ناامید از کل دنیا، در گوشه‌ای خود را به آغوش کشیده‌ام و انتظار می‌کشم؛ بالاخره یا مرگ فرا می‌رسد، یا معجزه!
در تاریک ترین نقطه‌ی زندگی‌ام ناگهان کورسوی نوری جلب توجه می‌کند، آن کورسوی نور شاید همان معجزه‌ایست که انتظارش را می‌کشم.
هنگامی که حس می‌کنم پشتم خالیست، تو می‌آیی و تکیه‌گاهم می‌شوی، تو برای من همان معجزه‌ای!
تو آمده ای تا به من ثابت کنی، این‌جا، حوالی وهم و وحشت، چیز دیگری هم وجود دارد؛ چیزی به نام عشق!
***

دانلود رایگان  دکلمه صوتی رفاقت های بی رنگ و بو

قسمتی از رمان

سینی چایی رو جلوی میلاد گرفتم و وقتی یه فنجون برداشت، کنارش نشستم.
میلاد عموم بود؛ عموی بیست و دو ساله‌ام، یعنی فقط دو سال اختلاف سنی داشتیم؛ خدا می‌دونست که من میلاد رو از خواهر و برادرم هم بیشتر دوست داشتم و باهاش راحت تر بودم، مادربزرگ و پدربزرگم فوت شده بودند و به همین دلیل میلاد زیاد خونهٔ ما می اومد، اما به خاطر علاقه شدیدم نسبت بهش، اصلا از این موضوع ناراحت یا عصبی نمی شدم، مامان هم که میلاد رو از بچه هاش بیشتر دوست داشت از اومدنش خیلی خوشحال می شد.
دایان و دیانا مثل همیشه در حال بحث و جدال باهم دیگه بودند، خواهرم بیست و یک ساله و دایان همسن میلاد بود، ولی هنوز به بلوغ عقلی و فکری نرسیده بودند!
 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 3 امتیاز کل : 5
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: الناز شاهملکی
  • تعداد صفحات: 238
  • 1374 روز پيش
  • علی غلامی
  • 17,298 بازدید
  • ۱۰ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • ناشناس
    ۵ شهریور ۱۴۰۲ | ۱۱:۱۵

    خیلی عالی من از وقتی این رمان خوندم دیگه هیچ رمانی رو دوست ندارم خیلی عالی بخونید

  • ناشناس
    ۵ شهریور ۱۴۰۲ | ۱۱:۱۴

    خیلی عالی من از وقتی این رمان خوندم دیگه هیچ رمانی رو دوست ندارم خیلی عالی بخونیدضش

  • Nila
    ۱۴ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۲۰

    رمان نخوندم امیدوارم خوب باشه نیم کاره ولش نکنم مثل رمانای مسخره دیگ
    زیادی سخت پسندم

  • ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۲۲:۱۹

    عالی

  • ناشناس
    ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۷:۴۲

    The best

  • سلاله
    ۲ بهمن ۱۳۹۹ | ۰۴:۰۰

    اصلا به دلم ننشست قصه بسیار غیر واقعی و مصنوعی بود

  • hanijoooon
    ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۳۴

    عالی♡

  • ساغر
    ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۴:۱۶

    سلام خسته نباشید.
    رومان جذاب و عالی بود
    موضوع متفاوت و قشنگی بود
    موفق باشید❤

  • Homeyra
    ۴ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۴۸

    خسته نباشیییی عزیزم❤
    رمان زیبا با ایده ی نابی بود .

  • Maryam
    ۳۰ تیر ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۶

    خیلی قشنگه و داستانش متفاوت تر از بقیه رماناس

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.