رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان برده عشق

دانلود رمان برده عشق

بنام خدا

نام کتاب: برده عشق
ژانر: عاشقانه و پلیسی
نویسنده: کلثوم(گلی) حسین ست.
پر پروازم را گسسته ولی…
من آن بید مجنونم
می خواهمش با جنون آشفته.
حتی اگر کمتر از کم نصیبم شود.

خلاصه:

سبنا جهان شاهی تنها نوه پاشا جهان شاهی و وارث ثروت میلیاردی…
سبنا بخاطر عدم ازدواج، و اینکه دختری به شدت به سبک اروپایی است.
پاشای بزرگ برای آنکه آینده سبنا رو تضمین کند برای او شرطی می گذارد…
شرطی که سبنا برای انجامش باید کلی زحمت بکشد… با اومدن یاسین سبنا از او استفاده می کند…
پایانی خوش و بکر

 قسمتی از رمان :

به نام او آغاز می کنیم که مهربان ترین مهربان هاست

” سبنا”
– هوی بروبچ امشب پایه این بریم پارتی احسان اینا؟
شیما و فریبا وکتی هورا کشیدن ولی رز و حوا فقط سر تکون دادن.
بانیشخندی لب زدم؛
– اوه شما دو تا رو لباتون چرا آویزونه؟
قاقا لی لی می خواین؟
امشب به راه همه چی!
ابرویی بالا انداختم و کولم رو پشتم انداختم و با خنده پرسیدم؛
– کدومتون حاضره بامن تا سمت ماشین ها مسابقه بده؟
شیما و کتی جلو اومدن: ما هستیم.
پوزخندی زدم و با لحن وسوسه انگیزی گفتم؛
– هرکی ازم جلو زد پشت رخشم می شینه ولی…
بچه ها منتظر نگاهم می کردند که موذیانه لب زدم؛
– اگه بردم همه تون نفری پنجاه پیاده کنه.

دانلود رایگان  دانلود رمان فوق العاده ماه را در آغوش بگیر

شیما که جیغی کشید و بالا پرید ولی کتی خونسردجواب داد: نزنی زیرش؟
اخم هام درهم شد و با پوزخندقاطع جواب دادم؛
– مرد و حرفش!
روم رو سمت ماشینم کج کردم و باچشمان ریزشده شمرده شمرده اشاره کردم؛
یک…
دو…
سه…
حرکت…
باتمام قوام می دویدم از میون دانشجوهای دیگه تند و فرز می گذشتم.
درحالی که عرق کرده بودم دستام کنار پهلوم هام بخاطر سرعتم تکون می خوردن.

زمانی که به مقصد رسیدم با خنده برگشتم؛
ا..ین.. بار..م .. من.. بر..د..م.
کمی خم شدم تا نفسی بگیرم که نگاهم به نگاه خیره پسر پولدار دانشکده گره خورد.
پوزخندی زدم و روم رو برگردوندم.
زیرلب تکرار کردم؛
– هیچ پسری لایق تو نیست سبنا اون ها فقط تمارس هستند همین.
پشت رل نشستم و باند رو روشن کردم و صداشم تا ته زیاد کردم.
دخترا درحالی که حرصی نگاهم می کردند نزدیکم شدند.
گوشه لبم بالارفت و به کنایه به چهره های مات زدشون اشاره زدم؛
– بس کنید بابا!

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 1 امتیاز کل : 5
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه ، پلیسی
  • نویسنده: گلی حسینی
  • تعداد صفحات: 972
  • 1482 روز پيش
  • علی غلامی
  • 35,661 بازدید
  • ۴۰ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • حسینی
    ۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۲۳:۰۱

    سلام به همگی.
    اینستاگرام کلثوم حسینی
    نویسنده برده عشق، چیره‌دل و بی‌پروا برایت میتازم
    Kolsum_hossene هست.
    نقد و نظر خواستید بفرستید.

  • +Monster+
    ۲۱ آبان ۱۴۰۰ | ۰۱:۱۵

    خوب بود ولی خب همه ی رمان ها تکرارین و تهشون معلومه که چی میشه ولی واسه سرگرمی بد نی

  • ناشناس
    ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | ۰۰:۴۸

    پس بقیش چی میشه خواهشا رمان رو تااخرش بذارید یعنی چه فصل بدی رو برید تو یه سایت دیگه بخونید

    • ناشناس
      ۲ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۹:۲۱

      عالیه ولی جایی ک کنجکاومون کردین دیگ بقیشو نزاشتین چرا

  • neda
    ۵ آبان ۱۳۹۹ | ۱۵:۵۶

    عاااااالیه اما بقیه نداره

  • neda
    ۵ آبان ۱۳۹۹ | ۱۵:۵۵

    بقیش کو؟؟

    • ناشناس
      ۱۱ تیر ۱۴۰۱ | ۰۱:۴۱

      سلام
      ممنون از رمان زیباتون واقعا قشنگ بود
      میخوام ادامه رمان راهم بخونم که متسفانه دریافت. نشده پ

  • رهام
    ۲ آبان ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۹

    باید جایی از متن رو قرار می دادین که خواننده رو به وجد می اورد و علاقه مند میشد به اینکه حتما مطالعه کند

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.