داستان ما راجبه سه تا دختر شروشیطونه لجبازه که باهم یه جا قبول میشن و قرار میزارن خونه بخرن ازشانس خوب یابدشون یه خونه مفتی گیرشون میاد که صاحب اون خونه ازشون میخواد فقط تا یه مدتی اونجا بمونن همه چی ارومه تا وقتی که سروکله ی سه تا پسر جذاب میرسه …..
#پایانخوش
#طنز #عاشقانه
سحر:چخبره!!!مگه سر گردنس…پراید دیگ من ۲۵ بدم به پراید!!!
یارو:خانوم!مث اینکه تو بازار نیستیا…من دارم لطف میکنم میگم۲۵
سحر:لطفتو واسه بابات بکن…من بیشتر از ۲۰نمیدم…ندارم که بدم…
روبه منومریم کرد و گفت بریم…دستگیره در دسم بود کشیدم پایین بریم بیرون یاروع صدامون زد….
یارو:جهنم و ضرر همون ۲۰ بده بردار ببر….
سحر:حله..بیاید سریع قولنامه کنیم…
یع نیم ساعتی طول کشید…قرار شد فردا بیایم ماشینو ببریم…
_سحر دمت گرممم…چقد خوب شد اینجوری ۱۰تومنم دسمون موند…
+چاکریم…مری حرف زدی با بابات!
مری با ذوق روب منو سحر کرد…
مری_اره تازه قرار باباهای شمام راضی کن
جیغ خفه ای از شادی کشیدیم…و با خط واحد به سمت خونه هامون حرکت کردیم…
باکلید در حیاطو باز کردم هرکدوم از کفشامو ی جا شوت کردم و صدامو انداختم رو سرم:
ضیفه کجای…بیا تا سیاه و کبودت نکردم
مامان:صداتو ببر…تا نیومدم قیافتو کج و کوله تر نکردم…
_ینی قیافع من کج و کووولس؟؟؟
این رمان اختصاصی سایت رمانکده میباشد و کپی برداری از این اثر چه با ذکر و چه بدون ذکر منبع حرام می باشد .
بهترین رمان زندگیم♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
خیلی عالیه
راستش یه مقدار بی محتوا بود اصلا معلوم نبود چی به چیه همش از این شاخه به اون شاخه پریده بود
چجوری دانلود میشه یکی بگه
چجوری دانلود میشه اخههه
عالییییی
تمامی حقوق مطالب وب سایت رمانکده محفوظ و هر گونه استفاده از کتابهای قرار داده شده بر روی سایت رمانکده به هر نحوی (انتشار از طریق اپلیکیشن های موبایل، کپی بر روی سایت و وبلاگ ها حتی با ذکر منبع و...) ممنوع می باشد و با متخلفین طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای برخورد می شود. و تیم رمانکده هیچ گونه رضایتی از قرار دادن فایل رمان ها در تلگرام و .... ندارد و از نظر اخلاقی کار صحیحی نیست.©
نظرتون راجب این رمان چی بود؟