سخن نویسنده:
دوستان عزیزم سلام سری رمانهای بقا که احتمالا چند جلد باشند هر بار با موضوعات مختلفی راجع به تلاش برای بقا نوشته خواهد شد. هر جلد رمان موضوع متفاوتی دارد و لازم نیست برای درک داستان همهی جلدها را مطالعه کنید اما با خواندن رمانها خوشحالم میکنید. در واقع رمانها به نحوی به هم مربوط میشوند اما دنبالهی هم نیستند.
نگاهها به آسمان و چشمها خیره به ناشناختهای غول پیکر، سنگی و عجیب است.
ناشناختهای که سایهی سُرخش را بر سرتاسر زمین گسترانیده!
به هرجا مینگرند همین رنگ را میبینند و در آن لحظه این رنگ برای آنها
نحسترین و ترسناکترین رنگ دنیا شده است. زیر پاهایشان میلرزد، تنفس بسیار دشوار است،
دیگر نه آبی آسمان وجود دارد نه سبزی گیاه؛ نه صدای آواز پرندهای شنیده میشود و نه صدای زندگی!
نزدیک و نزدیکتر میشود، چشمها را میزند و گوشها را میخراشد. بوی ناخوشایندی دارد؛
بوی نابودی، بوی پایان، بوی سکوت! در بین آن همه یأس و وحشت، کورسویی سپید توجهها را جلب میکند؛
داستان این رمان تخیلی می باشد هزاران سال پیش از آفرینش آدم و حوا، مردمانی روی زمین میز یستند. در آتلازِد پایتخت جهان، ملکه میریام حکمرانی میکرد؛ روزی او توسط سلینوس عالم دربار با خبر میشود که جسم کروی بسیار بزرگ و سنگینِ سرخ رنگی (مریخ) به سمت زمین میآید و تا سه سال آینده با زمین برخورد و زمین را نابود خواهد کرد. سلینوس با مطالعه و تحقیق فراوان در مییابد که تنها راه نجات زمین و حفظ بقای بشریت چیست! ملکه گروهی را به دنبال آن میفرستد…
آیا این پایان مییابد؟
نگاهها به آسمان و چشمها خیره به ناشناختهای غول پیکر، سنگی و عجیب است. ناشناختهای که سایهی سُرخش را بر سرتاسر زمین گسترانیده!
به هرجا مینگرند همین رنگ را میبینند و در آن لحظه این رنگ برای آنها نحسترین و ترسناکترین رنگ دنیا شده است. زیر پاهایشان میلرزد، تنفس بسیار دشوار است، دیگر نه آبی آسمان وجود دارد نه سبزی گیاه؛ نه صدای آواز پرندهای شنیده میشود و نه صدای زندگی!
نزدیک و نزدیکتر میشود، چشمها را میزند و گوشها را میخراشد. بوی ناخوشایندی دارد؛ بوی نابودی، بوی پایان، بوی سکوت! در بین آن همه یأس و وحشت، کورسویی سپید توجهها را جلب میکند؛ کسی نمیداند آن چیست ولی مملو از امیدواریست. آنها اما، کمی بعد بیتوجه به درخشش سپید رنگ، باز هم مبهوت ناشناختهی پرابهت و عظیم شده و مدام از خود میپرسند: آیا ما پایان مییابیم؟!
عالی عالی رمان محشریه
رمان بسیار خوبی بود آدم رو به دانستن ادامه اش وا میداشت فقط میشه بگید جلد دوم چه وقتی تایپ کردنش به پایان میرسه؟
خیلی رمان خوبی بود ولی شخصیت هاش یکم مبهم بود…
جلد های بعدیش پس کو؟
جلد های دیگش رو کی میزارید؟؟؟؟
پایان جالبی نداشت
من به خاطر اخرش خیلی خوشم نیومد اما در کل رمان خیلی خوبی بود
رمان بسیار زیبایی بود.من همچنان منتظر فصل های بعد این رمان زیبا هستم.با تشکر از نویسنده محترم ❤❤