گریه ای بی وقفه دارم شانه داری مهربان؟
کفتری گم کرده راهم لانه داری مهربان؟
از غریبی بُگذرم، از غم و دلواپسی
خانه ای بر دوش من کاشانه داری مهربان؟
مدتی هوشیار بودم غصه جانم را گرفت مست می خواهم تو را، میخانه داری مهربان؟
ای بهار آرزو، شهرزاده خورشید و ماه، توی چشمت گوهری شاهانه داری مهربان؟
امر کن تا جان ببازم در هوای کوی تو چون نگاهی نافذ و جانانه داری مهربان
گر چه گستاخیست اما در به رویم باز کن
پشت این در عاشقی دیوانه داری مهربان
گوینده: پریان حاجی رضایی (#پریان_ح)
نویسنده: ناشناس
عالی مرسی
عالی