سلام ، قبل از هر صحبتی، باید یه توضیح ضروری رو بنویسم . این داستان نه فانتزیه، نه واقعیت.
توی کشور ما اصلا نه چنین جایی وجود داره و نه پلیس و قانون ِ توی داستان با پلیس و قانون ما هم خونی داره . من دوست داشتم پرونده ها رو توی چنین جایی با کمک افراد پایگاه ویژه حل کنم.
پس خواهش می کنم اگر خیلی واقع گرا هستین توی این مورد، نخونین. یا این جور حساب کنید که اینجا ایران نیست. یه کشوریه توی ذهن من که شبیه ایران خودمونه فقط! اسامی و مکانا مثلا .. دوستان می شناسن که فانتزی نویس نیستم. کلیت این داستان، برای چندین سال پیشه و منم دوست داشتم با همون روال ادامه بدم.
با آگاهی می نویسم. دوست نداشتم اما پلیسم شبیه پلیس سریالای تلویزیونی باشه. نخواستم هم کپی کاری از روی سریالای خارجی کنم! واسه همین از ذهنم کمک گرفتم. خواهش می کنم اگر دوست ندارین، از همین پست اول، نخونین.
با توضیحات بالا، پایگاه ویژه در اصل یه مرکز خاص توی اداره ی پلیسه که بهشون پرونده های مشکل و گاهی حساس و یا مشکل دار رو می دن که حل کنن. فرمانده ی پایگاه، سرگرد سهند بهنام هست که برای اینکه فرمانده این گروه متخصص بشه، آموزش های خاصی هم دیده .. بهترین افراد را هم کنارش جمع کردن تا بتونه کارشو به نحو احسنت انجام بده .
داستان کاملا پلیسی- جنایی هست. حالا شاید کمی عاشقانه و گاهی هم یه مورد های اجتماعی توش داشته باشیم. رمان فعلا دارای چهار اپیزود هست که توی هر قسمت یک پرونده رو دنبال می کنیم.
محافظ راز، انتقام در اتوبان، شیوا ، مکافات
این شما و این پایگاه ویژه …
میان سیاهی مطلق بود، نفس عمیق کشید اما جز بوی تلخ خون، هوایی عایدش نشد. مردمک هایش میان کاسه ی چشمانش می گشت اما، چیزی جز همان سیاهی یک دست نبود. دوست داشت فریاد بزند، اما صدا نداشت. حنجره اش شبیه سیاه چاهی در دور افتاده ترین زندان دنیا بود. این قدر بو تند و زننده بود که با هر بار نفس کشیدن، گویی ریه اش را پر از خون می کردند. کم کم طعم شور و مُرده اش را هم روی زبانش حس کرد.
سلام به دوستانی که منتظرجلدسوم هستن،به عنوان یکی از خوانندگان این رمان؛ بهتون توصیه میکنم فراموشش کنیدواصلامنتظرش نباشید، با اینکه از خوندن ج ۱و۲ رمان پایگاه ویژه لذت بردم اما دو سال متوالی که الان در آستانه سال سوم هست با قول هایی که عملی نشد!منتظر جلد سوم بودیم! اما بعد از کلی انتظار که گفته میشدبه علت طولانی بودن و هزارصفحه هست دیر ارسال شده، با یک رمان حدود ۴۰۰صفحه ای! که نصفه نیمه و از ادامه داستان قبل هم نبودمواجه شدیم! با پایانی مبهم که حرفی از ادامه اش هم زده نشده بود….
و هنوز هم با گذشت این همه مدت و با اینکه قول دادند اصلاح و رسیدگی بشه، هیچ خبری نشد”و
متاسفانه پاسخی داده نشده…
موفق باشین.
سلام من هم الان جلد ۱.۲.۳ رمان پایگاه ویژه رو خوندم اما جلد ۴ هنوز نیومده و این خیلی بده چون تموم فکر در گیره همین رمان هست
سلام
جلد سوم و کاملش و از کجا خوندین؟
عالییییی بود مرسی از نویسنده این رومان
نمیشه رمان عا رو باز کنی
منونخوندم کتابش رو قشنگه؟
مال کدوم نشریه هست؟