بعضی وقتا بعضی جاها اتفاقاتی میفته که دلت میخواد دست بکنی تو جونت و قلبتو همونجوری بکشی بیرون و چشمتوچشم بهش بگی:-دِ آخه لعنتی چته؟ چیمیخوای؟حرفِ حسابت چیه؟حالا خوب شد،زمینت زد،رفت،ردشد،شکستت؟خوب شد دیگه نیست! راحت شدی؟
حالا دیگه نزن! حق زدن نداری! وقتی نیست تو چرا باید کار کنی؟
مگه دلیل کار کردنت اون نبود؟
حالا دیگه وایسا!
بسه لعنتی وایسا! وایسـا!
ا_اصغرزاده[آسمان]