رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان عاشقانه عسل چشمهایت

دانلود رمان عسل چشمهایت نوشته ندا شفیعیان

عسلِ چشمهایت، قصه ی عاشقانه هایی ناب و متفاوته!
از زبون شخصیت های فرعی، داستان عشقشون رو می خونید و لذت می برید و شاید هم ته دلتون یه کوچولو لرزید.
اما قصه ی اصلی در مورد حامد و غزله که عشقشون از یه سفر پر ماجرا شروع میشه، یه سفر که قراره تا آخر عمرشون یادشون بمونه!
تو اون سفر عاشق میشند، به هم اعتراف می کنند و غرق خوشبختی ای میشند که زیاد طول نمیکشه چون یه گذشته ی تلخ روی عشق پر تلاطمشون سایه میندازه!

رمان عسل چشمهایت

رمان عسل چشمهایت

قسمتی از رمان

مامان بسه توروخدا سرم ترکید
_اخه عزیزم من هرچی میگم بخاطرخودته اصن ببینم واسه این یکی دیگه چه بهونه ای داری هان؟ تو که هنوز ندیدیش
درحالی که سعی میکردم مامانوازین عصبانی تر نکنم گفتم : مامانم مهم نیس من دنبال بهونه باشم بهونه خودش میاد سروقتم
بعدم خنده ای کردمو رفتم تو اتاقم مامان هنوز داشت غرغر میکردولی من سرم از این حرفا پره خوب به من چه که دلم میخواد ازدواجم سنتی نباشه دوس دارم طرف عاشقم بشه و منم متقابلا همینطور اینجوری هم هیجانش بیشتره هم یجوراییه دیگه نمیتونم بگم چجوری
خوب بگذریم برم سر کارم لپ تابمو باز کردمو مشغول شدم هروقت کارام توشرکت زیاد بود میریختم رو فلش و میومدم تو خونه بقیشو انجام میدادم وفرداش همرو توسیستمم توی شرکت وارد میکردم

دانلود رایگان  دانلود رمان عمارت خون

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: ندا شفیعیان
  • تعداد صفحات: 722
  • 1726 روز پيش
  • علی غلامی
  • 16,837 بازدید
  • ۱۰ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • آرامش
    ۳ خرداد ۱۴۰۰ | ۰۱:۴۱

    بسیار عالی ممنونم از نویسنده عزیز

  • آیناز
    ۲۹ دی ۱۳۹۹ | ۰۶:۲۸

    سلام
    خانم شفیعیان من رمانتون رو خوندم و یه انتقادی داشتم.رمانتون جالب بود ولی من احساس می کنم که قسمت آخر رمانتون با بقیه رمان فرق داشت.شخصیت ها تو تمام داستان عاشق هم بودن و به هم اعتماد داشتن ولی بعد یهویی همه اعتمادشون رو به خاطر یه مسئله که زیاد هم مهم نبود از دست دادند.به نظر من کسی که عاشق شخصی باشه و به اون اعتماد داشته باشه اینقدر زود همه چیزو به خاطر لجبازی ول نمی کنه و حداقل صبر می کنه تا حال طرف خوب بشه و براش توضیح بده و یا خودش سعی می کنه همه چیزو بفهمه.به نظرم این قسمت یکم دور از واقعیت بود و دختر داستان رو خیلی بی منطق و لجباز و پسر داستان رو هم خیلی ضعیف نشون داده بودید.اگه اینطوری نبود رمان خیلی بهتر میشد
    درکل رمان خوبی بود و دوسش داشتم.
    امیدوارم موفق باشید

  • Sara taleghani
    ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۴۸

    Very emotional

  • ناشناس
    ۱۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۴:۲۸

    خیلی عالی بود واقعا ممنونم

  • ناشناس
    ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۰:۱۸

    ممنون از قلم زیباتون خیلی قشنگ بود

  • الی
    ۶ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۰:۵۴

    عالیه بهتر از این نمیشه

  • ریحانه
    ۲۳ دی ۱۳۹۸ | ۰۰:۱۴

    عالی

  • ریحانه
    ۲۳ دی ۱۳۹۸ | ۰۰:۱۳

    بسیار عالی خیلی زیباست زندگی با عشق خوبه

  • گو
    ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ | ۱۴:۱۸

    عالیست۲۰

  • ناشناس
    ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ | ۲۱:۲۸

    بسیار زیبا، جالب و خواندنی. ممنون از ویراستاری خویتون. فقط املای استثناعن به استثناً تصحیح شود.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.