#یخ_بندان
اسفند که می شود، رایحه ی عید از دور دست ها به مشام می رسد. خیابان ها را قدم می زنیم. میان ازدحام مردم گم می شویم.
اسفند که می شود، قلب کوچک و یخ زده ی زمستان گرم و گرم تر می شود. کودکان با شوق چشم به ویترین مغازه ها می دوزند. آخر اسفند ته تغاری سال است. دختر کوچک زمستان با زلف های سفیدش که عجیب دل زمین را برده.
اما اسفند سرد است…خیلی سرد. اسفندی که انزوا باشد و انزوا مگر می شود گرم باشد؟ نه که نشود ها، اما برای من اسفند لرزی است که به جانم می افتد، شب های تاریکی است که تو روشنش نمی کنی.
…..