،ای که حالم، همه ی حال خزان است
نفسم همچو خزان ،رو به خزان است
گر شکفتن نشد نصیب ما یارا
تو بدان حال دلم حال خزان است
گر اگر بودیو ما را اگر و کاش نبود
دل ما را چه سَنَم ،با چه خزان است
گر شکفتم غزلی دل پر دارم و بس
این شکفتن ز خزان ،خود که خزان است
گر بهار است همش حرف و سخن ز خزان است
حال بهار است و دلم ،فصل خزان است
چون تو بودی همه ی سال، بهارم پس بدان
گر که تو نیستی همه سال، دلم، فصل خزان است
#سید_مجتبی_مدنی