رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان عاشق یه پسر بد شدم

دانلود رمان عاشق یه پسر بد شدم به قلم حمیرا خالدی

دختری به نام هانا که یهو عاشق می شه، عاشق پسری که نمی دونه کیه؟ چیکاره ست؟ فقط از دور هر روز دلش رو بیش تر به اون میسپاره…

بد به معنی خلاف کار بودن نیست، اما مثل خیلی از پسر های دیگه ی امروزی؛ از یه شکست به خیلی از کارها روی میاره. بی تفاوت و سرد نسبت به همه چی و همین سرد بودن و کار های پسر باعث آزار و دل شکستن دختر داستان مون می شه.

مقدمه

هَر روز تو را مے بینَم اَز دور.
هَر روز عاشِق تَر اَز دیروز.
نِگاهِ عاشِقَم را نمے بینے.
نه! اِنگار مے بینے و باور نمے کُنے.
دوستَت دارَم هایَم را نمے شِنوے.
با دیگَـرے گَـرم مے گیرے و نمے دانے که مَن از دور آتَش مے گیرد
هَمه جان و قَلبَم.
اَما مَنِ عاشِق، هَر بار بیش تَر اَز قَبل آن چِشمانِ آبے رَنگ را مے پَرَستَم.
بیش تَر اَز هَر بارِ دیگَر به صِداےِ دِلنِشین تو دِل مے بَندَم.
هَر بار بیش تَر اُمیدوار مے شَوَم، که روزی حِس مے کُنم گَرماےِ آغوشَت را.
اِی کاش که عِشقَم را، خودَم را می دیدے.
اِے کاش که با مَن هَمچو بیگانه اے نَبودے
وَ اِے کاش که باوَر می کَردے؛ تَپیدَن قَلبَم را به عِشقِ تو.
می شِنیدے فَریادِ دوستَت دارَم هایم را.
باوَرَم کُن که هَمه جان و دُنیاےِ مَن تویے.
#حمیرا خالدے

دانلود رایگان  دانلود رمان ریسک تا عشق

قسمتی از رمان

از باشگاه بزرگ ایروبیک بیرون اومدم. نفس عمیقی کشیدم و به آسمون نگاه کردم، هوا ابری بود. با عجله وارد پیاده رو شلوغ شدم. اصلا دوست نداشتم که توی بارون بمونم. زیادی خسته بودم و خیس شدنم زیر بارون دیگه واویلا می شد.
به ساعت مچیم نگاه کردم ساعت پنج و نیم بود. لبخند روی لبم نشست؛ عاشق ایروبیک بودم و وقتی وارد باشگاه می شدم گذر زمان رو اصلا احساس نمی کردم.
سرم پایین بود و متوجه رو به روم نبودم که یهو سرم به چیز سفت و محکمی خورد.
«یاخدا، مخم پوکید»
دستی به سرم گرفتم.
– وای خدا، مگه اینجا قبلا تیر برق داشت که من یادم نمیاد!
سرم رو بلند کردم و به رو به رو نگاه کردم که نگاهم به دو تا تیله ی آبی رنگ و به شدت زیبا افتاد. همین طور داشتم با تعجب نگاه می کردم، که پسر با پوزخند از کنارم رد شد.
به سمتش برگشتم. پشتش به من بود و داشت ریلکس و بی تفاوت از من دور می شد. با داد گفتم: خواهش می کنم آقا، اشکال نداره.

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: حمیرا خالدی
  • تعداد صفحات: 254
  • 1775 روز پيش
  • علی غلامی
  • 10,830 بازدید
  • ۱۳ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • ناشناس
    ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۹

    من چجوری دانلودش کنننننم

  • FATEMEH
    ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۲:۵۴

    سلام
    خسته نباشید میگم
    واقعا عالیییی بود

  • الهه
    ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۸

    کاش میشد شخصیتاشم میزاشتی

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.