داستان دختر و پسر نابغه ایه که سر یه جنجال و دعوا باهم آشنا میشن، تو بورسیه دانشگاهی شرکت میکنند و به فرانسه مهاجرت میکنند، غافل از اینکه پسر داستانمون یه آدم مشهوره که…
اسم نویسنده مینا سیف الله زاده
اسم رمان: کنارم باش
کاش میشد…
تمام داستان های دنیارا
از دهان تو بشنوم!
تمام عاشقانه های دنیارا
تو برایم تکرار کنی!
اصلا هرچه تو بگویی زیباست!
میدانی کاش میتوانستم
با تمام وجود
صدایت را درآغوش بگیرم!
پاهام و روی شن ها و سنگ ریزه های روی زمین فرو کردم و کلافه پوف بلندی کشیدم…
تو دلم به جد و آبای رها فوش میدادم که دیدم تلو تلو خوران داره از دور میاد…
دستام و زدم به کمرم و منتظرش شدم..
تا رسید کنارم شروع کردم به حرف زدن:
_الهی گم و شور شی، نه اصلا الهی بمیری که خودم برات حلوا خیرات کنم…
کدوم گوری هستی تو دوساعته من و کاشتی جلوی بوفه.
_ای بابا، نیلا دلت خوشه هااا..
دوساعته مخ استاد و کار گرفتم بلکه نمره بده آخرشم میگه متاسفم خانم مقدور نیست…
چپ نگاهش کردم و گفتم:
_خیله خب حالا، یاسمین و نیکی کجان؟
_رفتن دسشویی الان پیداشون میشه…
بیا بریم تو…
وارد بوفه دانشگاه شدیم و روی صندلی نشستیم.
رها رفت و دوتا ساندویچ گرفت و آورد گذاشت روی میز..
_وای نیلا دارم تلف میشم از گشنگی زود بخوریم بریم سر کلاس بعدی…
شونه بالا انداختم و گفتم:
_من که نمیام .
_وا چرا؟
_چرا نداره، حوصلش و ندارم…
میخوام برم خونه بخوابم.
_اوکی هانی.
پس جزوه شو میدم بهت.
[su_note note_color=”#3e44a2″ text_color=”#ffffff” radius=”11″]دانلود این رمان از طریق بارکد خوان[/su_note]
[su_qrcode data=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/03/کنارم-باش.pdf” title=”دانلود از طریق بارکد خوان”]
[su_note note_color=”#3ea23f” text_color=”#ffffff” radius=”11″]مطالعه این رمان بدون نیاز به دانلود[/su_note]
[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/03/کنارم-باش.pdf” title=”کنارم باش”]
عالی بود من اولین رمانی که خونده بودم این بود
احسنت به این سلیقه نگارش
عالی
خیلی زیبا بود ممنون
سلام به نظرم این رمان میتونست خیلی جذاب تر و قشنگ تر بشه جا داشت روی بعضی موضوعات زوم بشه و بیشتر بهش پرداخته بشه مثل موضوع ویلیام .میشد روش بیشتر کار کرد دلیل نفرتش و انتقامش ،اینکه ایا بعدا عاشق نیلا شد یا نه وخیلی چیزای دیگه نوشت تاخواننده رو جذب کنه اما متاسفانه هیچین اتفاقی نیفتاد اما با این حال موضوع قشنگی داشت
اول نکات مثبت: قلمتون خوب بود، سیر داستان جذاب بود، اینکه دختره به خاطر پسره از درسش نزد خیلی خوب بود!
حالا یه چند تا انتقاد هم داشتم: یکی اینکه داستان خیلی سریع پیش رفت، صحنههای عاشقانه اینکه چطوری به هم حس پیدا کردن یا رابطش با ویلیام خیلی کم بهشون پرداخته شده بود، ولی عوضش کلی در مورد خرید کردن و جزئیات لباس نوشته شده بود!
در کل میتونست خیلی قشنگتر باشه
سلام فوق العاده بود