دیگر آن آدم قدیمی نیستم
دیگر آن آرزوی عمیقی نیستم
که دنیا اندر برایش ضایع شد
دیگر آن مهربان حقیقی نیستم
بودنم پر رنج و نبودم گنج
دیگر آن دُر درخشان عقیقی نیستم
خاطراتی از من مثل لباسی مندرس
دیگر آن خوش پوش قدیمی نیستم
من، منم و آرزوی بودنم محال است
دیگر آن آشنا در غریبی نیستم
من حبیب بودم، اما کس ندید
دیگر آن دوست عقیلی نیستم
این گلایه نیست، درد دل است
دیگر آن اوج کمال، اندر فقیری نیستم
نوشته ترکان