دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج
می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود.
پایان کلاس بود سریع وسایلم را داخل کیفم ریختم و به سارا گفتم:
ـ ای بابا…سارا زود باش دیرم شد اگه دیر برسم خونه زن عمو بیچاره ام می کنه!
سارا باکلافگی اخمی کرد؛ کتابش را درون کیفش ریخت و گفت:
ـ از دست زن عموی گرامیت چکار کنیم؟ نمیذاره کمی نفس بکشیم.
بازویش را به دست گرفتم.
ـ انقد نق نزن راه بی افت دیگه، امروز رفته خونه مادرش اگه برگرده و شام حاضر نباشه تا دو هفته به جونم نق می زنه، منم که از صبح تا حالا سر کلاس، خسته و کوفته باید برم نظافت وآشپزی کنم.
کیفش را سر شانه انداخت و از پشت میز بلند شد.
ـ من اگه جای تو بودم تو خواب خفه اش میکردم …کلفت گیر آورده؟ اصلا چرا از دختر خودش کار نمی کشه؟ مگه تو کزتی؟
آهی کشیدم.
ـ ای بابا اگه منم بابا و مامانم زنده بودن کلفت نمی شدم که. ساغر خونه باشه کمکم می کنه. اون اصلا به مامانش نرفته.
حلقه ی اشک دیدم را تار کرد. سارا متوجه حالم شد، سریع راهم را سد کرد. با ناراحتی گفت:
ـ ناراحت شدی؟ ببخشید نمی خواستم ناراحتت کنم.
لبخندی زدم.
ـ نه مهم نیست؛ بریم دیگه دیرم شد.
در حال هوای خودم بودم که آستینم کنده شد.
رویم را سمت سار کردم و با صورتی جمع شده گفتم:
-آی…دست مو کندی چی شده؟
چشم های قهوه ای درشتش را گشاد کرد و به آن طرف خیابون اشاره کرد.
ـ بازم اون پسرا …بیا بیا تا بهمون نرسیدن و مزاحمون نشدن بریم.
شانه ای بالا انداختم و با ابروهای گره شده گفتم:
لینک دانلود رمان به درخواست و ب دلیل چاپ شدن رمان برداشته شد
حتما نظرتون راجب این رمان برامون بنویسید
چرا جلد دومشو نیست لطفا لینک دانلود بزارین تا اینجا ک عالی بود
چجوری جلد دومش را بدست بیاریم
نشخه دانلود جلد دوم رمان را لطفا قرار بدید
سلام من جلد اول رو خوندم ولی متاسفانه جلد دوم رو نتونستم دانلود کنم اگر میشه سایت دانلود رو بذارید !؟
رمان ازدواج با مرد مغرور
عالی ترین رمان در عمرم
من کاملشو میخوام باید چکار کنم تا اینجا که خیلی خوب بود
کاملشوپیدا کردین