نام رمان: گل های مریم، «دست پا چلفتی، اما دوست داشتنی»
ژانر: طنز و عاشقانه
حمیرا خالدی، کاربر انجمن رمان های عاشقانه «علی غلامی»
خلاصه ای از رمان:
رژان دختر مغرور و لجبازی که مجبور به کمک به یه پسر میشه تا بتونه کارشو یاد بگیره، ولی پسر یه کوچولو یعنی از یه کوچولو بیشتر دست پاچلفتیه و از سر همین دست پا چلفتی بودن پسر اتفاقات بامزه و جالبی برای رژان میفته که…
#حمیرا_خالدی
***
میان نفس هایت حبسم کن
من بے طُ بودن را بلد نیستم…
در ویلای بزرگ به آرومی بصورت اتوماتیک باز شد. با ذوق پا تند کردم و وارد باغ شدم. با اشتیاق تمام باغ رو از نظر گذروندم. همه جای باغ سرسبز و پر بود از درخت و البته انواع گل های زیبا. محو اون باغ بزرگ و زیبا شده بودم و آروم آروم جلو می رفتم توی عمرم همچین چیزی رو از نزدیک ندیده بودم همش توی فیلما این همه قشنگی و زیبایی یک باغ رو دیده بودم ولی اینجا محشر بود. نفس عمیقی کشیدم حتی هوای اینجا فرق داشت تمیز و عالی. چشمم افتاد به پسری که توی یکی از آلاچیق های باغ نشسته بود و داشت کتاب می خوند، ذوقم رو پنهون کردم و لباسمو مرتب کردم و توی جلد مغرور خشک خودم فرو رفتم و به سمت پسر راه افتادم. پسر که صدای پام رو شنید از جاش بلند شد و به سمتم اومد: سلام خوش اومدین ببخشید شما؟
لبخند کم رنگی زدم.
-سلام من رژان پورمند هستم. قرار بود که در هفته سه یا چهار بار به باغ و گل خونتون سر بزنم.
پسر تک خندهی کرد و گفت: بله خوش اومدین ببخشید من بار اول شما رو میبینم برای همین نشناختمتون من سینا رحیمی هستم. بفرمایید همراهم بیایید تا باغ و گل خونه رو نشونتون بدم.
[su_note note_color=”#3e44a2″ text_color=”#ffffff” radius=”11″]دانلود این رمان از طریق بارکد خوان[/su_note]
[su_qrcode data=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/01/گل-های-مریم.pdf” title=”دانلود از طریق بارکد خوان”]
[su_note note_color=”#3ea23f” text_color=”#ffffff” radius=”11″]مطالعه این رمان بدون نیاز به دانلود[/su_note]
[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2019/01/گل-های-مریم.pdf” title=”گل های مریم”]
من این رمان رو دوبار خودنم و هر دوبار به نظرم زیبا و قشنگ اومد
رمانی با پایان خوش و خیلی خیلی دارای صحنه های باحال و خنده داره
من به شخصه دوست داشتم
قلم نویسنده هم قوی بود