فیس،یک زن شوهردار دارای یک پسر که به اجبار مادرش ازدواج کرده درگیر مشکلاتی میشه که برای تنها خواهرش بهوجود اومده و در این بین با کسی که قبلا علاقهی خاصی بهش داشت روبرو میشه و آیا هنوزم عشقی بینشون هست؟
مهران مردی که با تمام عشقش به نفیس باهاش ازدواج کرد اما آیا با وجود سردیه نفیس تو این چند سال عشقش هنوزم پایداره؟
نیما،مردی که دیوانهوار عاشق نفیسه و آیا عشق به یه زن متاهل درسته؟
چی میشه این داستان؟
#داستانی_مهیج_و_آموزنده!
#وعشقی_نفس_گیر!
نویسنده_ا_اصغرزاده
ژانر:عاشقانه
دانلود رمان جدید و جذاب عشق نفیس
خسته از اون همه کارِ خونه روی صندلی آشپزخونه نشست و داد زد:-آریا کم کن صدای اون لامصبو!
آریا نگاهی سمتِ مادرش انداخت و بیخیال باز مشغولِ تماشای کارتونش شد.
نفیس دستی رو پیشونیش کشید و با بوی سوختگی نگاهش به گاز کشیده شد و سریع بلند شد،زیرِ برنج رو خاموش کرد و بلند گفت:-لعنتی برنجم سوخت!
زیر خورشتم خاموش کرد و در حالی که با خودش غر میز از آشپزخونه خارج شد و روی اولین کاناپه نشست و با سردرد اینبار بلندتر داد زد:-کم کن صدای اونو آریا!
آریا اینبار ترسیده صدای تلویزیون رو کم کرد و وقتی دید مادرش رو کاناپه دراز کشید و چشماشو بست سعی کرد اصلا صدایی تولید نکنه چون میدونست تو اینجور شرایط مادرش بد عصبانی میشه!
نفیس تازه چشماش گرمِ خواب شده بود که تلفنِ خونه زنگ خورد،نفیس هراسان چشماشو باز کرد و آریا سریع از رو کاناپه پرید و به سمتِ تلفن یورش برد و سریع جواب داد:-بله؟
نسرین خانم با لبخند گفت:-سلام قربونت برم،خوبی؟
[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/12/عشق-نفیس.pdf” title=”عشق نفیس”]
[totalpoll id=”17957″]
خیلی خوب
هم پخته و هم قوی بود قلمش
دستتون درد نکنه♥️
خیلی خوب ممنون از شمت
خیلی خوب ممنون از شمت
خیلی خوب بود، ممنون.
سلام خسته نباشید.رمانتون خیلی خوب بود.از این رمان تخیلی های بی معنا و مفهوم نبود.عالی