صبر کن
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو ..
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو ….
ای کبوتر به کجا قدر دگر صبر بکن …
آسمان پای پرت پیر شود بعد برو…
تو اگر گریه کنی بغض منم میشکند….
خنده کن عشق نمک گیر شود بعد برو…..
خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد ….
صبر کن خواب تو تعبیر شود بعد برو ….
جلد دوم این رمان زیبا رو میتوانید از لینک زیر دانلود کنید
داستان از اونجایی شروع میشه که مادر امید ، ونوس خانم برای پسرش دنبال یه دختر پاکه برای همین به
روستا میره تا یه دختر مناسب پیدا کنه . از طرفی خانواده امید طرز فکر اروپایی دارن و عروسی که انتخاب کردن (آهو)خجالتی و آروم .
بعد از ازدواج اجباری آهو پدر و مادرش طلاق میگیرن ، از نظر ونوس خانم آهو باعث ننگ خجالتشون میشه به
پسرش میگه که از آهو طلاق بگیره و همه کار ها انجام میشه اما دست آخر آهو تصمیم به خودکشی میگیره
که دختری به اسم تارا نجاتش میده از آهوی ساده لوح و منزوی یه دختر جذاب و فوق العاده میسازه ، تا از سمت کار تارا برای انتقام از امید جلو بره
آهو به جنگ عشق و انتقام میره اما کدومشون پیروز میشن؟
نزدیکی بین امید و آهو چی میتونه باشه که آتیش درد تارا رو شلعه ور میکنه؟
مدرسه که تعطیل شد با تنها دوستم میشا راه با زگشت رو در پیش گرفتیم همیشه باهام برمیگشتیم خونه .
_ آهو امروز خیلی خوب بود چقدر خوش گذشت با اون خیاطی کردن حرفه ایت خوب سمانه رو فیتیله پیچ کردی !
خندیم و گفتم
_جدی ؟ اما کاره خاصی هم نبود ولی خیلی بی ادب شده واقعا خوشم نیومد از برخوردش حتی خانوم کیانی ، دیدی چقدر بدش اومد ؟ خوب خیلی زشته آدم سره کلاس دبیر راحت هر حرفی دلش میخواد بزنه .
_ توروخدا بیخیال این طرح جدیدی که دادن بدوزیم و واسم میدوزی ؟
_ خجالت بکش هیجده سالته دختر به این بزرگی کارت رو میدی دست من ؟
_ تو پیش زمینه داشتی بلد بودی ، من چی ؟
بچگی کلاس نرفتم که انقدر برام راحت باشه سال اول و دوم آسون بود بعد اون شد برام زهره مار !
_ حالا خوبه رشتمون تجربی و ریاضی نیست ، اومدیم خیاط مملکت شدیم !
بببخشید فایل رومانتون مشکل داره لطف کنید بهش نگاه کنید
اره منم به همین نتیجه رسیدم کا
ش درستش میکردن