رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان یادگاری رمانی عاشقانه و جدید

دانلود رمان یادگاری به قلم مهشید

مقدمه:

منو میکشه یادگاریا:)
عذاب آوره این جداییا:)
چی میشه بازم تو بیاییا:)
نمیدونم الان تو کجاییا:)
خلاصه:داستان دختری به اسم آذین را روایت میکند که مجبور میشود بخاطر اتفاقی تن به ازدواج اجباری دهد…
نویسنده: مهشید

دانلود رمان عاشقانه یادگاری

دانلود رمان عاشقانه یادگاری

قسمتی از این رمان عاشقانه :

 

خدایا کاش زندگی هم بازی بود،خاله بازی.اونوقت دربدترین شرایط زندگی و دردناک ترین لحظه فریاد میزدم من دیگه بازی نمیکنم.
_خانم؟ خانم بیدارید؟
چشمامو باز کردم پتو رو کنار زدم و با صدایی ک به زور شنیده میشد گفتم:بله کتی خانم بیدارشدم.
کتی خانم درو به آرومی باز کرد بعد لبخندی ادامه داد:خانم،مامان و بابا سر میز صبحونه منتظرتونن.
درحالی ک از روی تخت بلند میشدم کش مویم را برداشتم موهامو بستم و گفتم:باشه کتی خانم یه حموم برم بعد میام پایین.
بعد رفتن کتی خانم به حموم رفتم.
***
ب کشیدم و نشستم.
_سلام دخترم صبح توهم بخیر. بابا بود با همون لحن مهربان و ساده اش.
_سلام عزیزم صبح تو هم بخیر.اینم مامان بود با لبخند بر لبش.
هنوز لقمه دوم را درست نکرده بودم ک بابا گفت:پاشو دخترم،پاشو دیره.
نگاه متعجبم رو بهش دوختم و زودتر از من مامان لب به شکایت باز کرد: چیکارش داری مرد بذار دخترم صبحونشو بخوره.
_یعنی چی خانم قرار نیست چون شرکت باباشه هروقت دلش بخواد بیاد و دلش بخواد بره.
_به هر حال آذین امروز نمیاد کار داره.
_چیکار؟
_با سارا کار داره.
_ اوه، با سارا چیکار داره سارا ک دیشب اینجا بود.
به جروبحثاشون خندم گرفت. بابا از صندلی بلند شد و روبه من ادامه داد: ای بابا تو ک نشستی دخترم.
نگاهم و مظلوم کردم و خیره بهش گفتم: بابایی یه امروز منو معاف کن تروخدا کار دارم با سارا یادم رفت دیشب بهش بگم. بعدشم آرتام هست دیگه.خواهش میکنم‌.
بابا به سمت در رفت مشغول پوشیدن کفش هایش بود ک گفت: به عروس گلم سلام برسون بگو این پسر خل و چل منو صبحا زود از خواب بیدار کنه ک زود برسه شرکت.
چشمی گفتم و بعد رفتن بابا به اتاق برگشتم….

دانلود رایگان  دانلود رمان خوشبختی از این بیشتر اندروید،pdf،ایفون

دسترسی به دلنوشته های عاشقانه سایت رمانکده

 

مطالعه آنلاین این رمان بدون نیاز به دانلود

[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/12/یادگاری.pdf”]

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مهشید
  • تعداد صفحات: 73
  • 2020 روز پيش
  • علی غلامی
  • 4,300 بازدید
  • یک نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • الهام
    ۱۷ مهر ۱۳۹۷ | ۱۷:۲۸

    سلام.من واقعا نمی دونم چی بگم.فقط می تونم بگم متاسفم و اینکه این خانوم حال و روز خوشی نداره.این چرت و پرت ها چیه آخه؟به شعور خواننده ها توهین می شه.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.