رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
داستان کوتاه و زیبای اولین انار دنیا

داستان کوتاه اولین انار دنیا

 

پایش را روی اولین پله ی چوبی نردبام گذاشت و زیر لب چند کلمه ای نثار من کرد پایش را روی دومین پله گذاشت و دگربار چند کلمه ای زیر لب زمزمه کرد

 

حتم دارم من را مورد لطف قرار میدهد زانوهایش را روی پشت بام گڋاشت و دست به دودکش گرفت چندی نگذشت که قامتش روی بام نمایان شد سینی به دست از نردبام پایین می امد که چشمانم به لواشک داخل سینی برخورد ،نگاهی به چشمانم و دهان آب افتاده ام انداخت تکه لواشکی از سینی کند و دردستم داد

 

_بلا نمرده این طوری نگام نکن یاد آقاجونت میوفتم همیشه موقع لواشک پختن بااون سن و سال لب و لوچش اویزون بود.

 

لواشک را تندی از دستانش قاپیدم مشغول خوردن بودم زیرچشمی هم عزیز را میپاییدم که عاشقانه نگاهم میکرد ،از روی تخت جستم  روبه عزیز لب زدم

 

_بی بی توهم خطری مطری ها من اقاجون نیستم یه موقع نگیری ماچ مالیم کنی از من گفتن بود .

 

پابه فرار گذاشتم ولی افسوس عزیز زرنگ ترازاین حرفهابود سربالا اوردم که دمپایی عزیز خورد پس کله ام یاد کلی بازی های فاطمه افتادم دستم را روی سرم گذاشتم و شروع کردم به ناله و فریاد

 

_آییی بی بی شکست بخدا شکست ناکارم کردی .

داستان کوتاه اولین انار دنیا

کمی جلو تر امد و بادیدن سرو کله ی بی عیب و ایرادمسادات

 

مرده ای نثارم کرد و رفت .

 

کفش به پا کردم ومشغول فوتبال بازی با پسرهای هم محله ای  عزیز شدم همه

چندی نگذشت که به بهانه های مختلف راهی خانه شدند

 

درحیاط را با پاهایم بازکردم عزیزرا کفگیر بدست پشت پنجره ی اشپزخانه دیدم ،یا الله گفتم و وارد حیاط شدم کفش و جوراب دراوردم ،پاهایم راداخل حوض عزیز گذاشتم در اشپزخانه را باز کرد باحرص گفت

داستان کوتاه و زیبای اولین انار دنیا

داستان کوتاه و زیبای اولین انار دنیا

_مادر صدبارگفتم اول پاهات و بشور بعد بذارتوحوض این ماهی ها اخر از دست بوی پاهای تو تلف میشن .

 

دستی به سرکچلم کشیدم و روبه عزیز خواستم حرفی بزنم که صدای سوت بلبلی در گوش هایم را قلقلک داد پابرهنه پریدم پشت در و در رابازکردم زهرا چادرگل گلی سرش بود که گوشه اش را با دندان گرفته بود آش رشته ی داخل سینی را جلو تر اورد

دانلود رایگان  داستان کوتاه آلزایمر زرد

 

…بفرمایید اقا رضا این آش مال شماست به بی بی هم سلام برسونید .

 

کاسه آش به دست وارد اشپزخانه شدم .

داستان کوتاه اولین انار دنیا

_میگم بی بی این زهرام خانمیه واسه خودشا .

 

بی بی که کفگیر دردست داشت ضربه ای روی دستم زد

 

_بزار سیبیل دربیاری بعد بیا بگو دختر مردم فلان و بیساره .

 

شب با نصیحت های بی بی درحال تمام شدن بود که دوباره صدای زنگ در بلند شد دمپایی پاکردم وبه سمت در رفتم ،در باز شد و زهرا بی بی راصدا میزد

 

… بی بی ؟ بی بی ؟بیا مادرم حال  نداره فکر کنم وقتشه .

 

بی بی یازهرایی گفت و چادر سر کرد

 

_رضا برو بهداری گلزار و صدابزن بگو خدیجه وقت فارغ شدنشه بیاد .

 

حرف های بی بی یکی درمیان به گوشم میرسد اشک های زهرا مته روی مخم بود

داستان کوتاه اولین انار دنیا

_زهرا کم گریه کن الانه میرم سراغ گلزار غمت نباشه خب؟

 

زهرا اشک هایش را پاک کرد وسری تکان داد ،همراه بی بی به خانه شان رفت .

 

دمپایی به پا به بهداری رفتم و باگلزار برگشتم نیمه های شب صدای گریه ی بچه ای گوش من و زهرا را پر کرد  ،بی بی لبخندی زد و گفت

 

_قربونت برم مادر الحق که نوه خودمی فرز و باجرب و عرضه .

 

آن شب فراموش نشدنی ترین شب دنیاست زهرا برادر دار شد و من اخرین شب با بی بی بودن را گذراندم  خاطرات من و بی بی تمامی ندارد اما الان که این خاطره را مینویسم زهرا درحال فارغ شدن است و حال و هوای امشب بوی بودن اما نبودن بی بی را میدهد .

 

(داستان کوتاه اولین انار دنیا به قلم محدثه سادات.. میم سادات)

 

 

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.