کامم راطوری تلخ کرده یی،
که دیگر طعم شیرین شادی را نچشیده ام .
می رسد روزی که باید تقاص تمام کارهایت را پس دهی !
فقط یک چیز را نمی دانم ؟ !
لبخند ها و خوشی های زندگی را از من گرفتی …
تنهایی هایم !
بغض های گاه و بی گاهم .
دوست داشتن ها و دلتنگی هایم …
با چه مجازاتی می توانم تلافی کنم ؟
مگر شکنجه ای ، سخت تر از این درد ها هم وجود دارد ؟!
باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری…
وقتی همه دادند به هم دست تبانی…
آیا شده از شدت دلتنگی و غصه…
هی بغض کنی،گریه کنی،شعر بخوانی{سید تقی سیدی}
بهار دختریست که مانند شاهزاده ها در یک کاخ بزرگ شده حال گروهک شکنجه کیان راد او را به
عنوان یکی از دختران برای شکنجه زندانی می کند حال این دختر که در پر قو بزرگ شده باید مدتی
را با موش و سوسک ها هم خواب شود که در آخر دچار ویروس…
سرگرد نیکان همایون فر برای دستگیری و به قصاص رساندن کیان راد وارد عمارتش می شود که
یک دل نه صد دل عاشق بهار می شود ولی…
سلام دوستان چطوری میتونم رمان دانلود کنم
بهار جان من خیلی رمانتو دوست داشتم من عاشق رمان هایی هستم ک اخرشون غمگین تموم میشه.افرین بهت
بهاره جان رمانت قشنگ بود عزیزم موفق باشی☺
اخی
خیلی غمگین بود به قرآن اشکم در اومد یعنی فقط اون خدایی بالای آسمون میدونه چقدر از اون پسره کیان راد بدم اومد
ولی چطور اونجا روی عکسش نوشته (رمان عاشقانه و بسیار زیبا) ؟
به قرآن از خوندنش پشیمون شدم من فکر میکردم بهار زنده میمونه این یارو کیان دیوونه است؟ روانیه ؟! من فکر میکردم مثل خیلی از رمانا اینجوری پیش بره که شکنجش میکنه ولی بعد عاشقانه اس نه اینجوری کاملا غمگین بود ! اسمش خیلی بهش میاد !
واقعا غمگین بود ولی یه نصیحتی می کنم نویسنده ای که امید خوانندش براش مهم نیست و نمیدونه خواننده ی نوشته هایش چه حالی دارند وقتی نوشته هایش را میخواند و خواننده اش غمگین میشود بهتر است دست از نوشتن بردارد
“چون نویسنده برای همین به وجو اومده است که خواننده اش را سرگرم کند از طریق نوشته هایش به خواننده اش عشق بورزد نه اورا از نوشته هایش ناراحت کند ”
نویسنده و خواننده مانند عاشق و معشوق میمانند و عاشق برای معشوقش حرف های شیرین میزند تا اورا خوشحال کند نه ناراحتش کنند
با تشگر
گرچه شما دل خواننده ات راشکستی
گویا انگار عاشق معشوقش را ناراحت کرده است
عشق فقط بین مونث و مذکرنیست
گاه میتواند بین مادر و فرزند باشد
گاه بین دو دوست
و چه عیبی دارد که بین نویسنده و خواننده عشقی وجود داشته باشد
عشق پاکی که همه از ان لذت میبرند نه فقط بین دو نفر باشد
امید وارم توهم همین حس رو نسبت به خواننده هایت پیدا کنی
موفق باشی
من رمان های زیادی رو خوندم و به نظرم شما(نویسنده طعم تلخ شکنجه) دیگه نوشتن و نویسندگی رو ادامه ندید.با عرض پورش و خسته نباشید.