یاد دوست شبیه یک فنجان
چای داغ و خوش رنگی ست
در دقایق دلگیر غروب .
عطرش غوغا به پا میکند
آنهم در جمعه ای یخ بسته و بی رنگ
که پشت پنجره بخار گرفته اتاقت نشسته ای و قلبت را
سردی فاصله های بی مهر
لرزانده است
و هر جرعه اش انگار جانی تازه میبخشد بر
خاطرات خوش آن روزهای بی تکرار.
همان دَم از میان کوران رقابت غم و دلتنگی ها،
به تبسمی دوباره میتپد قلبت گرم و آرام …
#نگین_باقریان
دلنوشته یاد دوست