عرض سلام خسته نباشید خدمت تمامی کاربران و نویسنده های عزیز .
🎙مصاحبمون مربوط به آقای علی پاینده جهرمی می باشد
#رزومه
#عضو_انجمن_رمانهای_عاشقانه
علی پاینده هستم. از سال ۸۹ می نویسم. همان سال ۸۹ با داستان شهر فرشتگان رتبه ی دوم جایزه ادبی صادق هدایت
را به دست آوردم. داستان شهر فرشتگان توسط موسسه هدایت در چند کشور از جمله آمریکا به چاپ رسیده. یک چند تایی
کتاب کاغذی دارم. یک چند تایی هم الکترونیک. روزنامه و مجله هم زیاد می نویسم.
راستش خودم هم نمی دانم. روزی که من نوشتن را شروع کردم به همتاهای غربی ام نگاه می کردم که طرف قلمش را
برمی دارد و یک شبه میلیاردر می شود. آن موقع ها نمی دانستم که در ایران از این خبرها نیست. شاید تنها عشق این باشد که خواننده ی بیشتری اثر آدم را بخواند.
شاید کمی دیر
راستش در ایران تمام ادبیاتی ها مشغول منصرف کردن نویسنده از امر نوشتن هستند. کلا فضای انجمن های ادبی ایران به شدت مسموم است. یکجورهایی ما فرق نقد با عیبجویی را نمی فهمیم.
راستش من همیشه مشغول چند داستان با هم هستم. کوتاه و بلند. اما رمان سرزمینی در پشت آینه ها را بیشتر از بقیه
دوست دارم. در این رمان سعی کرده ام افسانه های ایران باستان را به دنیای امروز بیاورم. دیوها و غول ها و سیمرغ ها و
جادوگران و فر ایزدی قهرمانی از نژاد طهمورث دیوبند.
راستش من زیاد دیده ام که غربی ها در داستان های روزشان از افسانه های قدیمی بومی کشور خودشان استفاده کنند
اما ما متاسفانه با این همه اسطوره و افسانه چسبیده ایم به عقاید دهه ها پیش غربی ها راجع به فرم و زبان و امرور جهان را نمی بینیم!!
راستش من کتاب هایم را می گذاشتم در سایت کتاب سبز. در آنجا کتاب هایی با آمار بالای بازدید را دیدم که بالایش آدرس اینترنتی رمان های عاشقانه بود.
شاید کمتر کسی در میان نویسندگان ایران از جی کی رولینگ و شاهکارش هری پاتر نام ببرد. رمان های تاریخی را دوست دارم مثل چنگیز خان اثر واسیلی یان.
والا من زیاد داستان دارم. رمان تاریخی افسانه هفت رئیس. رمان تاریخی افسانه فرزندان شاهنشاه هرمزد. داستان های ترسناک
می نویسم مثل سه. داستان های اجتماعی مثل رمان صبا. واقعا نام بردن از همه شان در این حیطه نمی گنجد. و دوست هم ندارم خودم را در یک مدل داستان محصور کنم.
راستش یادم نیست. مال سال ها پیش است.
واقعا بسیار پر کار و پر انرژی هستید. خیلی دلم می خواهد از زحمات خانم فریبا عرب تشکر کنم.
ای کش روزی برسد که نویسندگی در ایران هم مثل دیگر جاهای جهان حرفه ای شود.
یک فوتبالیست آماتور هرگز به پای حرفه ای نمی رسد.
نویسندگان دیگر نقاط جهان کل انرژی شان را وقف مطالعه و نوشتن می کنند.
نویسنده ایرانی صبح تا شب مشغول مشکلات زندگی و تهیه نان است و باید نصف شب از وقت خوابش بزند و بنویسد.
ا…
خیلی زیبا
خیلی پوچ
توقعی نداریم. همین که هست بسیار عالیست.
دوستان عزیزی که تازه وارد این حیطه شده اید، از کلاس داستان نویسی و انجمن داستان فقط معترض ادبی بیرون می آید نه نویسنده. به حرف کسی گوش نکنید. فقط قلمتان را بردارید و بنویسید.
www.romankade.com/tag/علی-پاینده/
می خوام رمان بنویسم عضو سایتم هستم ولی نمی دونم باید کجا برم میشه بگین؟
بخوام رمان بنویسم باید کجا برم عضو شدم ولی نمی دونم چیکار کنم؟
تحسین برانگیزه…
این که تو نویسندگی با نویسنده های مرد به صورت غرض ورزی برخورد میشه فقط و فقط تو ایران مشهوده..همین که این همه تلاش و هنر داشتی شایسته ی تقدیره دوست من..موفق باشی