رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان صحرا

دانلود رمان صحرا

خلاصه :

#صحرا
به قلم زیبای:سحر.ح

دنیا دگر دنیا نیست
اگر آنکه خواهی نباشد
دنیانخواهد بود
اگر آرام جانت نباشد…..
داستان درمورد دختر فقیر و روستایی به اسم صحراست
که با مادرش به تنهایی در خانه ی فقیرانه ای زندگی میکنند
و برادر کوچیکترش که درروستای دیگه ای درمدرسه ی شبانه روزی درس میخونه
صحرا تمام عمر رو با چوپانی میگذرونه
تااینکه یک روز متوجه میشه اقوام دوری هم دارن که ….
با ورود آرسام به زندگیش همه چیز تغییر میکنه
تااینکه خبرمیرسه که برادرش در مدرسه کسی رو به قتل رسونده و…..
اتفاقاتی که کل این داستان رو زیرو رو میکنه
این داستان زیبا رو از دست ندید….

قسمتی از رمان :

ویران کردی و رفتی
به سان سیلی ویرانگر که خرابه های دلم را با خاک یکسان کرد چگونه گذشتی ز من؟
ناروا بود و بس ستم
بدی نکردم و لایق بدی دیدن نبودم
کسی غمخوار نبود …همدرد نبود …همدم نبود
به راستی نبود ویرانه ای همانند من
من ماندم و دنیایی از سکوت
من ماندم و قلبی پاره پاره
من ماندم و موی سپیدی که از هجرانت برایم به یادگار گذاشتی
به راستی بد نکردم ،به راستی تلخ نبودم اما شاید شیرینی ام جانت را از هم گسیخت
به راستی یوسف سنگدلی بودی عصاره ی جانم را فشردی و رفتی
برگشتنت باشد زمان حساب دادنت
زمانی که دل ناکامم چشمهایش را ببندد و بلند فریاد بزند *قصاص*
آخ از دل ،امان از دل سوزاند دامنم را و فنا کرد تارو پود خود را
روزی که برگردی با من نه
با مجسمه ی سنگی من ملاقات خواهی کرد
و آن زمان است که با قلبی آکنده از حسرت و سوز بگویم
*آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا*

دانلود رایگان  دانلود رمان آس پیک

_لای لای لای
عجب هواییه..
هو ..هو حیوون بیا اینور .
با چوب بلندم به دنبال گاو وگوسفندها میدویدم.
خیلی خسته بودم و احساس گرسنگی و تشنگی شدید بهم فشار آورده بود
لقمه ی نون خشکی که همراهم بود رو از توی پارچه بیرون کشیدم و مشغول سق زدن نون خشکم شدم.

 

مطالعه آنلاین این رمان بدون نیاز به دانلود

[pdf-embedder url=”https://www.romankade.com/wp-content/uploads/2018/12/صحرا.pdf”]

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: سحر.ح
  • تعداد صفحات: 842
  • 2226 روز پيش
  • علی غلامی
  • 13,427 بازدید
  • ۶ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • Setayesh shekari
    ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ | ۱۰:۳۵

    رمان قشنگی بود من دوسش داشتم
    بالا و پایین های زیادی داشت و قلم رمان زیبا و قوی بود با پایان خوش
    در کل خوب بود پیشنهاد میدم بخونید

  • Sepideh
    ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۱

    بهترین رمانی که خوندم ولی خیلی هم گریه کردم مخصوصا وقتی که امیرسام و آرسام گفتن که مرده و اونجایی که گفتن اسمان و شهریار و پروین و خان و…. مردن خیلی گریه کردم ولی خوشبختانه خوب تموم شد و در ضمن دلنوشته های وسط رمان هم عالی بود

  • یاسمن
    ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۸

    خیلی عالی بود یکی از بهترین رمانهایی که خوندم

  • یاسمن
    ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۷

    خیلی عالی بود ازخوندنش لذت بردم

  • Roshs
    ۲۰ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۶:۱۵

    alie bchh htmn dnldsh knn v bkhninsh

  • مهشاد
    ۳ شهریور ۱۳۹۸ | ۰۲:۰۲

    واقعا عالی بود

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.