این داستان در نخستین جشنواره ملی جایزه بزرگ ادبی بوشهر جزءِ پنج رمان برتر بوده است.
می گویند داستان مرز میان واقعیت مطلق و خیال مطلق است. در این متن برای نامگذاری شخصیت ها
از نام های قدیمی استفاده شده اما این شخصیت ها مترادف شخصیت های تاریخی نیستند. فضا، فضایی
تاریخیست اما این متن تنها یک داستان است نه واقعیتی تاریخی. تنها و تنها داستان.
بازی قدرت
افسانهی فرزندان شاهنشاه هرمزد
این متن، داستانی ست در دوران ساسانی. داستانی در مورد جنگ شاهزادگان بر سر
قدرت. رابطه ی بین شاهنشاه و اشراف بزرگ زمیندار. حمله ی ترکان از شرق و رومی
ها از غرب. داستانی راجع به نزدیک ترین کسان، که به خاطر قدرت یکدیگر را می درند.
داستانی راجع به دوستانی که به دشمن، و دشمنانی که به دوست تبدیل می شوند،
تنها به خاطر اهدافی که انسان ها را در کنار یکدیگر قرار می دهد. افسانه ای راجع به
شمشیری که امروز در کنارت پیکار می کند، و فردا روز، ناجوانمردانه از پشت بر پیکرت
فرود می آید. افسانه ای راجع به زهری، که در جام آن کس که او را از مرگ رهانده ای
ریخته می شود. مرد وطن پرستی که وطن پرستی دیگر را به ددمنشانه ترین وضع
ممکن می کشد. عشق هایی که به فرجام، و عشق هایی دیگر که به نافرجام کشیده
می شوند. اُمید که مَقبول خوانندگان عزیز واقع شود.
در زمان های قدیم، پیش از حمله ی اعراب به ایران زمین، ۱شاهنشاهی به نام هرمزد
بر این سرزمین حکومت می کرد.عمر شاهنشاه هرمزد رو به پایان بود و او پنج پسر با
نام های شاپور، اردشیر، یزدگرد، بهرام و خسرو داشت. از بین پسران،شاهنشاه فرزند
دوم خود که اردشیر نام داشت را بیش از دیگران دوست می داشت. شاید علتش
علاقه ی بیش از حد هرمزدبه زن دوم خود (مادر اردشیر) بود. در روزگار جوانی،
به علل سیاسی و به فرمان پدر، هرمزد با زن اول خود (مادر شاپور) که از
خاندان قدرتمند سورن که بعد از خاندان ساسانی قدرتمند ترین
خانواده ی کشور بود و بسیاری از مقامات لشکری و کشوری و از جمله
مقام وزیر اعظم ۲(ورزگ فرمَدار) که بر عهده ی شخصی به نام ۳قبادبود را در اختیار داشتند، ازدواج کرده بود.
در آن زمان ۴هفت خانواده ی بزرگ تیول دار که از گذشته های قدیم در ایران زمین وجود داشتند، دارای قدرت و ثروت بودند که در عصر
ساسانی خود خاندان ساسانی یکی از این هفت خانواده بود و بعد از آن خاندان ۵سورن و ۶کارن بیشترین قدرت را داشتند. زن
دوم، انتخاب خود هرمزد بود و به همین علت دوست داشت فرزند این زن جانشینش شود. بنابراین او را برخلاف نظر بسیاری از
بزرگان به ولایت عهدی انتخاب کرده بود.