رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان نقاب من

دانلود رمان نقاب من

نویسنده : #سونیا_ ط

ژانر : #پلیسی #معمایی

خلاصه :

من ، سونیا زاییده عقل و خرد، فرزند افتاب.
تو مردی با جدیت، چطور در برابر غرور زنانه ام سر خم می کنی ؟
نابودگر احساس طغیان شده ات خواهم بود اگر با روانم ذره ای بازی کنی!…
میدانی؟!
من زاده برای خلق چهره ای نو هستم.
توچی؟
میتوانی نقابت را از من مخفی کنی؟
درنده شب چهره ای ندارد.
من درنده، درنده شب هستم.
با نقابی به چهره.
پس برای دیدنم…!
نقابم را ببین…
هر چه بود برعکس کن
انی که تو میبینی من نیستم.

قسمتی از رمان :

به نام خدای پنهان و پیدای جهان عاشق .

احساس عجیبی داشتم ،تمام بدنم غرق در

کوفتگی و خلسه ای بود که نمی دانستم

علت آن چیست ؟ حس مبهم سوزش گلویم

باعث شد اندک توان باقی مانده در جسمم را

جمع کنم و دستانم را به نوازش گردنم مهمان

کنم .

هوا سنگین بود ،یا من خودم غرق در سنگینی

زمان بودم ،که هیچ چیزی به خاطر نمی آوردم .

پلکهای خمارم را چند بار بهم زدم ،هنوز گیج

خوابی بودم که مرا در بر گرفته بود .

دستی به صورتم کشیدم و چند نفس عمیق

دانلود رایگان  دانلود رمان به خاطر رعنا

به سینه فرستادم .چشمانم روی دیوار های

اتاق به رقص درآمد .وهر چه بیشتر می

نگریستم ،بیشتر دلشوره بر جانم می نشست .

غم غریبی با اتاق از یک سو وغم گم شدن در

ذهن از سوی دیگر کلافه ام کرده بود .

نسشتم و با پریشانی سعی کردم آخرین

تصاویر حک شده را به خاطر بیاورم .

???از اداره خارج شدم …می خواستم

خونه برم …یک نفر از من سوالی کرد ..

من جواب دادم …ولی ……

چیزی به یاد نمی آورم ،جز دستمال سفیدی که

جلوی دهانم گرفته شد و بعد این خواب

عمیق .

بیشتر به دیوارهای سنگی اتاق نگاه کردم،

نه،اینجا اتاق من نیست ،پس من کجا هستم؟!

تاریکی اتاق مزید بر علت شده بود و چشمانم

مرتب بسته می شد ،اما گوشهایم بر عکس

عمل میکردند ، هرقدر که چشمانم گیج خواب

بودند ،آنها در طلب هوشیاری .

زمزمه هایی نا آشنا از پشت در جان می گرفت

کنجکاوی و دلشوره زوج عجیبی در جانم شده

بودند ،که بیشتر مرا به کند و کاو وا می داشتند.

لینک دانلود رمان حذف شد

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: #پلیسی #معمایی
  • نویسنده: سونیا ط
  • تعداد صفحات: 888
  • 2219 روز پيش
  • علی غلامی
  • 8,664 بازدید
  • ۹ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • ناشناس
    ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ | ۰۱:۱۰

    جلددومش دارین

  • Mahnaz Ebrahimi
    ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۳:۳۷

    سلام جلد دوم رمان کی آماده میشه!!؟؟؟؟

  • ناشناس
    ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۲۱

    جلد دومش کجاست؟

  • sara
    ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۳۱

    جلد دومش رو میخام

  • Mm
    ۱۷ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۲:۳۷

    سلام
    لطفا اسم جلد دوم رما نو بگید

  • فاطمه
    ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۶:۲۰

    اسم جلد دوم رمان چیه

  • ناشناس
    ۸ اسفند ۱۳۹۸ | ۰۱:۳۶

    عالی بود

  • M
    ۲۰ بهمن ۱۳۹۷ | ۲۱:۴۴

    خوبه

  • ناشناس
    ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ | ۱۵:۳۳

    ‌عالی بود نویسنده عزیز من کار هاش شما رو میخونم و علاقه زیاده به نوشته هاتون دارم

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • چرا؟ واقعا چرا انقدر همه رمانات دوست داشتنی هستن؟ اینهمه تخیل و تبحر از کجا میاد...
  • ببخشید چطوری رمان رو دانلود کنم...
  • آسیجلد دومش رو از کجا خوندی لطفاً بگو...
  • ممنونم ازتون خیلی قشنگ بود چطور میتونیم جلد دومش رو هم دانلود کنیم...
  • ۷۸۷۷زیبا بود خسته نباشید...
  • مهلاسلام میشه فصل دومشم بزاری...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.