امشب از آن شب هاست
من و جام و می
مست و خرابات ز سوی یار
دلت قرص میشوم کور این عشق
من مست ز روی یار
او بی خبر ز حال و روز من
چه کنم مست چشمان دلربایش شدم؟
عشق را انکار نه، دیوانه را رسوا نه
گر ببندی کمر ز کشتن من
گناه نیست
عاشق را مرگ کم است
عاشق را ویران باید کرد
نمیرد آن کس که شیدای یار است
اوست دیوانه و مجنون و خرابات
#مائده_ش
دلنوشته امشب از آن شب هاست